✴️تجربه نگاشت 7⃣تبلیغ کار خود نکنید یکی از کارهایی که بعضی از مانند برخی از پیشه ورزان دیگر می کنند، تبلیغ کار خود و همزمان با آن، تحقیر کار دیگران است. این تحقیر، بر اساس چند خطای سهوی یا عمدی انجام می شود، یا حتّی ترجیح وجهی بر وجه دیگر، که همکار ما به دلیلی آن وجه را برگزیده و من این یک را، در حالی که هر دو صحیح  و توجیه پذیر و مبتنی بر ادلّه است. در سوی دیگر، مرتّباً خبر دادن از اینکه: فلانی کار مرا پسندید، بهمانی به من نمرۀ بیست داد، و ... در ادب کهن فارسی این جمله زبانزد است: «مُشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطّار بگوید». پیشینیان چنین گفته اند. اما من نمی گویم که عطار سکوت برگزیند، بلکه می گویم برای مُشک و سخن گفتنش هم – گرچه به زبانی که ما نمی فهمیم – جایی خالی در نظر بگیریم. باور کنیم که آن زبان رساتر است و بیشتر از زبان ما بر دل می نشیند. اگر از بُن دندان این حقیقت را باور داریم که: «لله العزّة و لرسوله و للمؤمنین»، آنگاه به این نتیجه می رسیم که کارهای ما، کمال ها و نقص هایی دارد. در حالی که  خدای کمال آفرین بر ما و کارمان گواه است. با نگاهی دیگر می یابیم که نقص های ما قابل دفاع نیست و بهتر آنکه دیده نشود. کمالها را نیز خداوند فرادید مردمان می آورد، همان خدایی که خود آن کمال را به ما موهبت فرموده و دیده که به اختیار خود، آن را برگزیده ایم. این تبلیغ که آفرینندۀ ما برای ما می آورد، نوعی تشویق ماست به این  گزینش ما که از سر اختیار روی داده است. بلندی از آن یافت کو پَست شد / درِ نیستی کوفت تا هست شد این مطالب را نگارندۀ سطور، از روی تجربه می گوید نه نقل محض کتابهای پیشینیان. از یک نویسندۀ پرکار چند دهه پیش در مورد علت پرکاری او نقل شده که گفته: بدین سبب نوشته های زیادی از کتاب و مقاله دارم که زمانی را که دیگران برای تبلیغ کارهای انجام شدۀ خود می کردند، من برای اتمام کارهای انجام نشدۀ خود صرف کردم. (نقل به مضمون). این اصل مسلّم عقلی در فضای تنازع بقا که در میان استادان، پژوهشگران،  نویسندگان و دیگر شهروندان دیار قلم جریان دارد، گم می شود؛ گم شدنی که دودش نه تنها به دیدۀ خود آنها، بلکه به چشم خوانندگان آثارشان نیز می رود. کمترین پیآمد این گونه برخوردها آنکه بهترین سخنانشان کم اثر می شود، اگر نگوییم بی اثر می شود، و اگر نگوییم که اثر منفی می گذارد. دامن آلوده اگر خود همه حکمت گوید / از سخن گفتنِ نیکوش بدان بِه نشوند حکمت بلند و خردپسند امیر کلام – که درود خدای بر او باد – به این حقیقت گویاست که فرمود: «ما أضمر أحد شیئاً إلّا ظهر فی فلتات لسانه و صفحات وجهه» ( ، کلمات قصار، شماره 26). در این باب، بسیار سخن می توان راند، ولی: در خانه اگر کس است، یک حرف بس است. @elmi_shiraz