🔸دلش می‌خواست ازدواج کند. دستش اما خالی بود. نه پول داشت، نه خانه. یکدفعه فکری به سرش زد. رفت خانه باب الحوائج، حاجتش را برای امام کاظم علیه السلام گفت... 🔸این حکایت زیبا را اینجا بشنوید👇 https://eitaa.com/elteja_tales/350 👈عضویت در قصه های مهدوی @Elteja_tales