🔸سخنرانی‌هایش نظیر نداشت. همه منبرش را دوست داشتند. استادش پرسید: راستش را بگو، این نفوذ کلام را از کجا آوردی؟ اولش از جواب طفره رفت. اما بالاخره به زبان آمد: "رفته بودم سامرا، برای زیارت. حرم خلوت‌تر از همیشه، متوسل شدم به صاحب الزمان علیه السلام، گفتم: آقا، من مهمان پدرتان هستم. ناگهان نوری تمام حرم را روشن کرد... " ▫️داستان مهمانِ سامرا 👇 https://eitaa.com/elteja_tales/399 👈عضویت در قصه های مهدوی @Elteja_tales