▫️دعا کرده بود؛ نه یک بار و دو بار؛ چند سال آزگار؛ زیاد و به تکرار؛ ولی خبری از اجابت نبود. کم‌کم داشت ناامید می‌شد. هر چه گلایه داشت، بُرد پیش امام. جواب حضرت شمش‌الشموس شنیدنی بود: «از شیطان بترس! نکند راه نفوذی در تو پیدا کند. نکند ناامیدت کند!... خیلی وقت‌ها، مومن از خدا حاجتی دارد، ولی خدا اجابت او را به تاخیر می‌اندازد. فقط برای اینکه صدای دعا و گریه‌اش را دوست دارد.» خورشید امید دوباره در صحن دلش طلوع کرد. دلگرم‌تر از همیشه، از امام رضا علیه‌السلام شنید: «والله! اینکه خدا خواسته‌های دنیوی مومنان را به تأخیر می‌اندازد برایشان بهتر است... آخر این دنیا مگر چه ارزشی دارد؟!» 📚 الکافی (ط- الاسلامیه) ج2 ص488. 👈 عضویّت در اِلتجا 👉 @Elteja