مصدق نخست‌وزیر شد تا دست انگلیسی‌ها رو از نفت ایران کوتاه کنه. دوسال رفت و اومد و نهایتا انگلیسی‌ها رو توی‌ محاکم بین ‌المللی محکوم کرد و بعد پرتشون کرد از کشور بیرون. هرچند انگلیسی‌ها محکوم شدن، ولی کسی نفت ایران رو نمی‌خرید، یعنی کسی جرئت نمی‌کرد. مصدق بی‌پول مونده بود و یه عالمه مخارج کشوری. دست آخر رو زد به آمریکایی‌ها که بیاین یه پولی بدین به ما کارمون راه بیفته، حضرت عباسی بعد جبران می‌کنیم.