ناصرجون سفر انگلیس بود که کیسهی پولش ته کشید، انگلیسیهای ناقلام حواسشون بود و از فرصت استفاده کردن.
اومدن به ناصرخان گفتن، این پولو بگیر، امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکو توی ایران رو بده ما.
عباس داداش ناصر میگه؛
همین که شاه اسم سالی ۲۵ هزار لیره رو شنید، هوش از سرش در رفت و فورا قرارداد رو امضا کرد.