📜 یڪ‌روز به تعدادے از رزمنـده‌های نبݪ و الزهراء درس مۍداد.👮‍♀ وسـط درس دادݩ ناگهان همہ دراز کشیدند!😂😂 به عربے پرسیـد:«چتون شده؟»😐 گفتند:«شما گفتید دراز بڪشید!»😂 فهمید سوتۍ داده😂🤦‍♂ به روی خودش نیـاورد. گفت:«می‌خواستم ببینم بیدارید یا نه!»😅😁 ♥️🌱