#آداب_الصلوة 9
#امام_خمینی
#نماز
#قسمت_چهارم
و گاهی به وعدۀ شفاعت شافعین علیهم السلام انسان را از ساحت قدس آنها دور و از شفاعت آنها مهجور می نمایند، زیرا که انغمار در گناهان کم کم قلب را سیاه و منکوس کند و انسان را به سوء عاقبت منجرّ نماید. و طمع شیطان از انسان دزدیدن ایمان است؛ دخول در گناهان را مقدّمۀ آن قرار می دهد تا به نتیجۀ مطلوبه برسد. انسان اگر طمع شفاعت دارد، باید در این عالم با سعی و کوشش رابطۀ بین خود و شفعای خود را حفظ کند و قدری تفکّر در حال شافعان محشر نماید که حال آنها در عبادت و ریاضت به کجا رسیده بود. فرضاً که شما با ایمان از دنیا بروید، ولی اگر بار گناهان و مظالم سنگین باشد ممکن است در عذابهای گوناگون برزخ و قبر از شما شفاعت نشود؛ چنانچه از حضرت صادق منقول است که «برزخ شما با خودتان است.»و عذابهای برزخ طرف قیاس با عذابهای این جا نیست، و طول مدّت برزخ را جز خدا کسی نداند، شاید میلیون میلیونها سال طول کشد. و ممکن است در قیامت نیز پس از مدّتهای طولانی و عذابهای گوناگون طاقت فرسا شفاعت نصیب ما شود، چنانچه در احادیث نیز این معنی وارد است.
پس، غرور شیطان انسان را از عمل صالح باز دارد و انسان را یا بی ایمان یا با بارهای سنگین از دنیا ببرد و به شقاوت و بدبختی گرفتار کند. و گاهی با وعدۀ رحمت واسعۀ ارحم الرّاحمین دست انسان را از دامن رحمت کوتاه کند؛ غافل از آن که این همه بعث رسل و ارسال کتب و فرو فرستادن فرشتگان و وحی و الهام به پیغمبران و راهنمایی طریق حق، از رحمت ارحم الرّاحمین است. عالم را رحمت واسعۀ حق فرو گرفته و ما در لب چشمۀ حیوان از تشنگی به هلاکت می رسیم.
بزرگتر رحمتهای الهی قرآن است؛ تو اگر به رحمت ارحم الرّاحمین طمع داری و آرزوی رحمت واسعه داری، از این رحمت واسعه استفاده کن. طریق وصول به سعادت را باز نموده و چاه را از راه روشن فرموده. تو خود به پای خود در چاه می افتی و از راه معوج می شوی، رحمت را چه نقصانی است؟ اگر ممکن بود طریق خیر و سعادت را به مردم به طور دیگر نشان بدهند، می دادند، به موجب وسعت رحمت؛ و اگر ممکن بود اکراهاً مردم را به سعادت برسانند می رساندند؛ لکن هیهات! راه آخرت راهی است که جز با قدم اختیار نمی توان آن را پیمود؛ سعادت با زور حاصل نشود؛ فضیلت و عمل صالح بدون اختیارْ فضیلت نیست و عمل صالح نمی باشد؛ و شاید معنی آیۀ شریفۀ لا اِکْراهَ فِی الدّین نیز همین باشد.
بلی، آنچه در آن، اِعمال اکراه و اجبار می توان نمود صورت دین الهی است نه حقیقت آن. انبیاء علیهم السلام مأمور بودند که صورت را با هر طور ممکن است تحمیل مردم کنند تا صورت عالم صورت عدل الهی شود و مردم را ارشاد به باطن نمایند تا مردم به قدم خود آن را بپیمایند و به سعادت برسند. بالجمله، این نیز از غرور شیطان است که دست انسان را با طمع رحمت از رحمت کوتاه کند.
🕋🕋🕋🕋🕋
کانال رسمی معاونت جامعه و مردم
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
ویژه ائمه محترم جماعات
https://eitaa.com/emam_jamaat