✔️ تقیّه حبیب بن مظاهر از همسرش 🔸 در برخی از منابع تاریخی آمده: حبیب بن مظاهر در جواب همسرش که از او سؤال کرد که چرا به یاری حسین بن علی(علیه‌السلام) نمی‌روی، تقیّه کرد و گفت: من دیگر پیر شده‌ام، از سالخوردگان چه کاری بر می آید؟! 🔹 همسرش با اندوهی فراوان همراه با خشم از جا برخاست و روسری خود را از سرش کشید و بر سر او انداخت و گفت: اکنون که نمی روی مانند زنان در خانه بنشین؛ سپس با آهی جانسوز گفت: «ای حسین! کاش من مرد بودم و می‌ آمدم و در رکاب تو می جنگیدم تا جانم را نثار تو کنم» 🔸 وقتی حبیب بن مظاهر اخلاص و محبّتِ همسرش به امام حسین (علیه السلام) و اهل‌بیت پیامبر (علیهم السلام) را دریافت، خاطرش آرام گرفت و به او گفت: «همسرم! آسوده باش، چشمت را روشن خواهم کرد و این ریش سفید را با خون گلویم رنگین می‌نمایم، خاطرت آرام باشد» 📚 معالی السبطین ج1 ص370 ┄┅┅❀اِمامَتْ وَ مَهْدَویَت❀┅┅┄ 👇 https://eitaa.com/emamatvamahdaviat