. چاووشی ای باخبر زغربت زهرا خوش آمدی بگرفته بوی تربت زهرا خوش آمدی ای زائری که رفته ای بوسیده ای بقیع ازغربت غریبی زهرا خوش آمدی ==== فرمود خدا فرشته ها را صلوات اوّل به مدینه مصطفی را صلوات دوّم به شه نجف سلامی بکنیم رُخسار علی شیر خدا را صلوات زهرا که ندانیم کجا تربت اوست یاد آور بهترین نسا را صلوات از ما همه بر امام مسموم سلام مظلوم امام مجتبی را صلوات مظلوم دگر امام در خون خفته افتاده به خاک کربلا را صلوات گفتم ز حسین چون نگویم سجاد آن پاک امام پارسا را صلوات پس باقر علم آن امام معصوم دریای فضیلت خدا را صلوات صادق که رئیس مذهب شیعه بود آن حنجرۀ علم و ضیا را صلوات یاد آر امام کاظم زندانی زندانی زنجیر به پا را صلوات رو جانب مشهد الرضا کن و بگو در طوس غریب الغربا را صلوات یاد آر امام تقیِ صاحب جود هم هادی و عسکریّ ما را صلوات حالا تو بیا حضور مهدی برسیم آن روشنی و نور هُدی را صلوات افروخته عرش کبریا را صلوات یک بار دگر آل عبا را صلوات ==== مجتبی یک شب جمعه حرم بودم و سرگرم حسین(ع) یک نفر گفت حسن(ع) کل حرم ریخت به هم روضه‌خوان گفت حسن(ع)، مادر و کوچه، سیلی تا یکی گفت، نزن کل حرم ریخت به هم .