. نرخ یک مداح; سخنی با ذاکرین اهل بیت (ع) حضرت علی(ع) فرموده اند:« لیس لانفسکم ثمن الاالجنه، خودتان را به کمتر از بهشت نفروشید.» هر کس از شما پرسید ارزش و قیمت شما چیست؟ بگویید : برگه ی کوچکی روی بدن ما زده اند به نام بهشت. تازه این کم آن است. البته بالاتر از بهشت هم داریم که ما نمی دانیم چیست. لذا گفته اند: «در حلقة روز قیامت که حضرت زهرا(س) در قلب آن قرار می گیرد اولین کسانی که دور حضرت زهرا(س) طواف می کنندآنهایی هستند که در این دنیا برای حضرت اباعبدلله(ع) شعر خوانده اند.» این قیمت ماست.این اعتبار عمل ماست. این اثر ماست. بنابراین برادر عزیز من، وقتی که اینجا می آیی فکر نکن با پای خودت آمدی هیچ منتی هم بر کسی نداری. تا می توانید هم منت پذیر باشید. بگو خدایا از تو ممنونم که مرا اینجا آوردی، اباعبدالله(ع) از تو ممنونم که اسمت را روی من گذاشتی. از تو سپاسگزارم که این عنوان را به من داده ای. مرثیه خوانی پیامبر انبیا تمام عشقشان این بود که برای اباعبدالله(ع) زمزمه ای داشته باشند. همة آنها از آدم تا خاتم مرثیه خوان اباعبدالله (ع) بوده اند. پیغمبر(طبق مطالعات من) پنج بار برای اباعبدالله(ع) مرثیه خوانده است و آن زمان هنوز اباعبدالله (ع) بچه بود. پیغمبر در خانه می نشست و برای اباعبدالله مرثیه می خواند و چند نفر هم مستمع او بودند و یکی از آنها حضرت زهرا(س) بود. وقتی امام حسن(ع) آخرین لحظه به امام حسین (ع) فرمود: «لایوم کیومک یا اباعبدالله(ع)» این جمله معروف را از زبان پیامبر شنیده بود. برادران! وقتی شما مرثیه می خوانید مجرای حنجره شما نامی را زمزمه می کند که فرشتگان با افتخار از او یاد می کنند. شوق شان این است که پروبال شان را به حسین بزنند و بگویند من از کنار این گهواره گذشتم. امام زمان(عج) در گوشه ای از زیارت ناحیه مقدسه می فرمایند:« افتخار جبرئیل و میکائیل این بود که پای گهواره حسین بنشینند». و میکائیل کنار گهوراه حسین روضه کوچکی می خواند. کل افتخار میکائیل در عالم ملکوت به این است که بگوید من برای اباعبدالله(ع) دو بیت شعر خواندم. و شما می دانید تمام اسباب این عالم به اذن پروردگار به دست میکائیل است. اشاره ای بکند طوفان ها خواهند وزید، پس ارزش خود ر ابشناسید. پیامبر عاشق مداحان است همة شما این جمله را شنیده اید که پیغمبر فرمود:« حسین منی و أنا من حسین». این جمله ادامه دارد ولی متاسفانه آن را نمی خوانند منی و انامن حسین احب الله من احب حسینا» خدا دوست دارد هر کس را که حسین را دوست داشته باشد. وبعد از آن دعاست«الهم انی احبّه» خدایا من حسین را دوست دارم و « و احب من احبّه» هرکس هم حسین را دوست داشته باشد، من عاشق او هستم. برادری که می آیی در این مجلس و مداحی می کنی یک عاشق داری کنارت ، پیغمبر(ص) عاشق توست. من درجایی دیدم که زهیر یک ارادتی به اباعبدلله نشان داد. زهیر دنبال امام حسین(ع) دوید و خاکی را از زیر پای حسین برداشت وبوسید، پیغمبر این صحنه را دید. زهیر را گرفت و او را مثل حسین بوسید و فرمود:« وقتی کسی حسین مرا دوست داشته باشد مثل حسین با او رفتار می کنم.» یکی ازمداحان بزرگ در آخرین لحظة زندگیش به پسر و دخترش گفته بود که زیربازوهای مرا محکم بگیرید، هر وقت یواش فشار دادم، مرا بلند کنید آن لحظه آقا به دیدنم آمده. مگر ممکن است کسی را که من یک عمر به او عشق ورزیدم،آخرین لحظه حیات به دیدارم نیاید؟ بعد از لحظاتی فشار داد، گفت: بلندم کنید آیا اباعبدالله(ع) دارد می آید. ارتباط مداحان ارتباط عاطفی است شما مقام ، شأن ، منزلت و موقعیت بالایی دارید و این خیلی مهم است، چون ارتباط شما ارتباط عاطفی است. انسان دو بخش عمدة وجودی دارد، یکی عقل و دیگری عواطف و احساسات. صدر و سینه پایگاه عواطف و احساسات و سر، پایگاه تعقل و اندیشه است. اگر کسی این دو را به هم گره بزند، می شود« اولولالباب». در قرآن هر کجا این واژه آمده به معنی کسانی است که عاطفه و تعقل را با هم دارند. کار مداح بیشتر با عاطفه ارتباط دارد. عاطفه را هم بر می انگیزد و هم بر آن اثر می گذارد . در اینجا کاربا دل است و دل هم جایگاه خداست. رسالت پیغمبر(ص) هم کار با عقل است و هم کار با دل. ایشان مداح و ذاکری را دوست می دارد که هم پلی به دل ها بزند و هم عقل ها .عقل نور است و دل و عاطفه، آب. خوب است شما هم نور بدهید و هم آب، هم اشک بگیرید و هم عقل ها و مغزها را تغذیه کنید. بنابراین مداحی که فقط نوحه می خواند، هنوز به طور کامل مورد تایید اباعبدالله(ع) نیست و هنوز چیزهایی کم دارد. باید در حوزه های تعلقی هم خودتان را تقویت کنید. روایات و آیات قرآن را بلد باشید و درست هم بخوانید، چون گاهی وقت ها بعضی از دوستان را می بینیم که حداقل روایت را نیز نمی توانند درست بخوانند. این خیلی بد است و شأن خدشه دار می شود. خودتان را در این بُعد سرشار ادامه👇👇👇👇 .