ده است! آقایان فکر می کنند که این بخش الحاقی روایت امام کاظم است که این واضح است که صحیح نیست. وی ادامه داد: شما اگر می گویید این مجموعه الحاقی روایت امام کاظم(ع) است، امام کاظم(ع) بهتر از بقیه می داند که چه زمانی به دنیا آمده است در حالی که در اینجا آمده امام کاظم ولادت خود را هفتم صفر می داند. چطور است که این مسئله را نمی پذیرید ولی شهادت امام حسن(ع) در این روز را می پذیرید؟ وی افزود: جالب است خود شهید اول در کتاب الدورس(صفحه ۴۲۷ جلد اول) نیز وقتی به امام کاظم(ع) می رسند، می فرمایند «ولد بالأبوا یوم الاحد سابع صفر» امام کاظم(ع) روز یکشنبه هفتم صفر به دنیا آمده است. یعنی هم شهید اول و هم قاسم رسی –که البته ما قبول نداریم این الحاقیه برای او باشد- ولادت امام کاظم(ع) را هفتم صفر را دانسته اند. چطور شما یکی را قبول می کنید و دیگری را قبول نمی کنید؟ مخصوصاً اینکه ادعا این است که قول قاسم رسی روایتی از موسی ابن جعفر(ع) است. ” باید ببینیم قاسم رسی چه شخصیتی است. ایشان دو رد مهم به ما شیعیان دارد، یکی «الرد علی الرافضه» و دیگری « الرد علی الروافض من اهل الغلو». او می گوید شیعیان ۱۳ گروه هستند که ۱۲ گروهشان در جهنم اند که رافضی ها هستند یکی از آنها هم ما زیدی ها هستیم که بهشتی هستیم “ این استاد حوزه و دانشگاه گفت: نکته بعدی این است که باید ببینیم قاسم رسی چه شخصیتی است. ایشان دو رد مهم به ما شیعیان دارد، یکی «الرد علی الرافضه» و دیگری « الرد علی الروافض من اهل الغلو». او می گوید شیعیان ۱۳ گروه هستند که ۱۲ گروهشان در جهنم اند که رافضی ها هستند یکی از آنها هم ما زیدی ها هستیم که بهشتی هستیم. وقتی می خواهد از این ۱۲ گروه جهنمی نمونه هایی را بیان کند، به دو گروه اصلی می رسد. در مورد گروه ششم از این اهل جهنم را می گوید «یقال لهم فطحیه منهم زراره و حمران و بکیر و محمد ابن مسلم» در حالی که اینها از بزرگان شیعه هستند و او می گوید اینها جهنمی اند. او گروه هفتم را اینگونه معرفی می کند «صنف آخر من الروافض یقال لهم المفضلیه زعموا ان موسی وصی جعفر و هو الامام من بعده» ایشان کسانی که امام کاظم را وصی و امام بعد از امام صادق می دانند، هفتمین گروه اهل جهنم می داند. وی در پایان گفت: آقایان، قاسم رسی را که از ائمه برجسته زیدیه است و ردیه های متعددی علیه ما دارد را چون روایتی را از امام کاظم(ع) گرفته، فکر کرده اند هر جا حرف زده از امام کاظم(ع) حرف زده و یک الحاقیه ای که به اصل رساله ربطی ندارد و توثیق نسخه آن معلوم نیست و سال ۲۵۵، یعنی ۱۰ سال پس از وفات مولف در آن مطلب آمده و قید زمانی خورده را مطرح کرده اند تا تلاش کنند هفتم صفر را احیا کنند. ما حرفی نداریم که شما هفتم صفر عزاداری کنید، ما هم عزاداری می کنیم، اما چرا با تاریخ بازی می کنید؟ گفتنی است کتاب بازپژوهشی تاریخ ولادت و شهادت معصومان نوشته یدالله مقدسی در مورد تاریخ شهادت امام حسن(ع) در ۲۸ صفر مطلبی دارد که خوب است در اینجا به آن اشاره داشته باشیم. در این کتاب آمده است «در بررسی این نقل ها، گزارش گروه نخست را می توان به قانون اطلاق و تقیید بر یکی از سه دسته دیگر تطبیق کرد، لیکن در خصوص سه گروه دیگر با توجه به مطالب یاد شده درباره ماه شهادت امام حسن (ع) باید گفت دو گروه دوم و سوم این گزارش ها، به یک مطلب تکیه دارند و آن، شهادت آن گرامی در چهارشنبه یا پنجشنبه ۲۸ صفر است؛ چرا که رویکرد منابع یاد شده در این خصوص، روزهای آخر صفر است و نگارندگان برخی از آنها، روز دقیق آن را مشخص نکرده و به تعبیر کلی «آخر صفر» بسنده کرده اند که سعد بن عبدالله اشعری، نوبختی، کلینی، ابن خزاز، طبری امامی و فتال نیشابوری در این ردیف جای دارند، لیکن جمعی دیگر روز دقیق آن را مشخص کرده و بر ۲۸ صفر تأکید کرده اند که مفید، شیخ طوسی در مصباح، این شهر آشوب با منابع فراوانی که در اختیار داشته، اربلی علامه حلی، شیعی سبزواری، کفعمی در بلد الامین و حایری کرکی از این گروه هستند که در حقیقت مقصود گروه نخست را معین کرده اند. هرچند مرحوم مفید در ارشاد و مقنعه تنها از ماه صفر نام برده، لیکن در مسارالشیعه بر دو شب باقی مانده از ماه صفر تأکید کرده است. شیخ طوسی هم در کتاب تهذیب که شرح روایی مقنعه است تنها به ذکر ماه صفر بسنده کرده ولی در کتاب مصباح ۲۸ صفر را تعیین کرده است. چنان که شیخ رضی الدین علی حلی نیز در العدد القویه ۲۸ صفر را به ثبت رسانده است. اریلی هم در روند گزارش خود در این خصوص نخست ۲۸ ماه صفر را از طبرسی، سپس ماه صفر را از ارشاد مفید نقل کرده و از روز دیگری نام نبرده است. این روند در گزارش او حکایت دارد که وی گزارش شهادت امام مجتبی (ع) در ۲۸ صفر را پذیرفته است، تأکید می شود در هیچ یک از این منابع نامی از شهادت آن گرامی در هفتم صفر حتی به صورت «قیل» هم برده نشده است. یادآوری می شود شیخ مفید درباره تاریخ های ثبت