. کی ام من سـائل دربـار سلطـان خـراسـانم عجب نی گر سلاطین جهان خوانند سلطانم بـه تـوفیق تـولایش شـده تکمیـل ایمــانم رضـا فکـرم رضـا ذکـرم رضـا قلبم رضا جانم سـرم خاک سـر کـویش دلـم دنبال آهویش تنـم ریـگ تـه جـویش لبـم دائم ثناگویش         سر و جان و تن و آباء و ابنائم به قربانش   بـه هـر سـو رو کنم باشد ضریح او در آغوشم صـدای یـا رضـای زائـرش پیوستـه در گوشم محال است ار کند با این همه رأفت فراموشم ز سقـاخانۀ صحنش شـراب نــور می‌نـوشم بلایش راحت جـانم نسیـمش روح و ریحانم ولایـش کـل ایمـانم حـریمش بــاغ رضوانم        هزاران کعبه می‌گردند بر گرد خراسانش   سـزد ایـران بـه اوج آفـرینش سر بـرافرازد و یا هر فرد ایرانی به خاکش جان و سر بازد به فـرق آسمـان گلدسته‌هایش سایه اندازد هنـوز ایـن مملکت بـر پـرچم سبز رضا نازد فلک یـک خشت دربـارش ملک زوار زوارش مسیحـا کیست بیمـارش کلیـم‌الله گرفتارش        اگر خواهد خلیل‌الله می‌جوشد ز دیوانش گنهکاری که غرق جرم و عصیان است پا تا سر بگو گیـرد هـزاران ســال دائم کعبه را در بـر بگـو پــرونـدۀ او را بشـویـد خضــر در کوثر اگر از او رضـا راضـی نبـاشـد در صـف محشر فــزون گــردد گنــاه او نـگــردد بــاز راه او جهنـم جـایگـــاه او شـــرر خیــــزد ز آه او            به دوزخ این ندا آید بسوزانش بسوزانش   شرار نارگل می‌گردد از فیض نسیم او کـریمان‌اند مـرهون عنـایات قدیم او اگر اهل جحیم آیند بر طوف حریم او بهشتی باز می گردند با عفو عظیم او فروغ دیدۀ زهـرا شفیع محشر کبری اگر زوار آن مولا نهد در قعـر دوزخ پا                         تعجب نیست دوزخ سر به سر گردد گلستانش   نه بر مشهد حکومت بر همه ملک خدا دارد کجـا مـانند او سلطـان رفـاقت با گدا دارد کجـا ایـران مـا خـوفی ز سیل فتنه‌ها دارد بدانید ای همه خلق جهـان ایران رضا دارد علی را کشور است این جا امامت محور است این جا ولایت رهبر است این جا شرف را سنگر است این جا    سرود فتح بر می‌خیزد از زخم شهیدانش 👇