. ‍ 📝 🖊 🖊 ۲۸_دیماه 🖊 "ع" داره میسوزه بین شعله مادرم داره میسوزه پیش چشم های ترم داره میسوزه مادر خون جگرم داره میسوزه چادر و موی سرش داره میسوزه همه‌ی بال و پرش داره میسوزه روبه‌روی شوهرش لگد زدن درو شکستنو غرور حیدر رو شکستنو نمیگذرم از اون چهل نفر پهلوی مادر رو شکستنو السلام علی غریب وا اما امان از مسمار نفسش به لب رسید امان از مسمار مادرم دیگه برید امان از مسمار شد برادرم شهید امان از مسمار غرق خون شده تنش امان از مسمار پیش چشم حسنش امان از مسمار وحشیانه زدنش دارن میونه کوچه ها عزا دادن میون کوچه ها عذاب چقد به حضرت ابوتراب میخندیدن حرومی ها بهش بسته بودن دستاشو با طناب السلام علی غریب وا اما بسه نامردا همه‌ی سبو شکست بسه نامردا دنده و پهلو شکست بسه نامردا با قلاف بازو شکست بسه نامردا از علی حیا کنید بسه نامردا مادر رو رها کنید بسه نامردا قنفذ جدا کنید یکی برا کمک نیومدو مغیره مادرم رو بد زدو افتاد بود روی خاک کوچه و از روی پیکرش ردشد و السلام علی غریب وا اما .👇