. شعر پروین اعتصامی که مهدی رسولی در حضور رهبر انقلاب خواندند   ای که عمریست راه پیمائی بسوی دیده هم ز دل راهی است لیک آنگونه ره که قافله‌اش ساعتی اشکی و دمی آهی است منزلش آرزوئی و شوقی است جرسش نالهٔ شبانگاهی است ای که هر درگهیت سجده گهست در دل پاک نیز درگاهی است از پی کاروان آز مرو که درین ره، بهر قدم چاهی است سالها رفتی و ندانستی کانکه راهت نمود، گمراهی است قصهٔ تلخیش دراز مکن زندگی، روزگار کوتاهی است بد و نیک من و تو می‌سنجند گر که کوهی و گر پر کاهی است عمر، دهقان شد و قضا غربال نرخ ما، نرخ گندم و کاهی است تو عسس باش و دزد خود بشناس که جهان، هر طرف کمینگاهی است ماکیان وجود را چه امان تا که مانند چرخ، روباهی است چه عجب، گر که سود خود خواهد همچو ما، نفس نیز خودخواهی است به رهش هیچ شحنه راه نیافت دزد ایام، دزد آگاهی است با شب و روز، عمر میگذرد چه تفاوت که سال یا ماهی است بمراد کسی زمانه نگشت گاهی رفقی و گاه اکراهی است   *رفوی وقت: گفت سوزن با رفوگر وقت شام » *« ذره و خفاش :در آنساعت که چشم روز میخفت https://eitaa.com/emame3vom/55397 دل کندن از دنیا سخته با اینکه گفتنش سادست برا ما کربلا دشته ولی برا عاشق جادست باید گذشت از این دنیا به آسانی باید مهیا شد از بحر قربانی با صورتی خونین سوی حسین رفتن زین سان بود زیبا معراج انسانی به قرب میرسه کسی که خوب بندگی کنه شهید میشه اونی که شهید زندگی کنه