متن:سر تا به پا... 🍃🍃🍃🍃 سر تا به پا پا تا سرم نیلی است بابا بر صورتم جای رد سیلی است بابا با کعبه نیزه بر سرم کوبید دشمن بر پیکرم یک جای سالم نیست بابا تو روی نیزه من میان ازدحامم به زیر دست و پا شکسته استخوانم از ضربه ی چکمه شکسته پهلوی من با تازیانه میزنند بر عمه جانم بابا کجایی معجرم سوخته بال و پرم سوخته کمرم سوخته بابا کجایی چادرم سوخته موی سرم سوخته جگرم سوخته بابا کجایی میایی میکنی نازم میسوزم ولی میسازم ☘️☘️☘️ پای برهنه روی ریگ داغ صحرا پاره شده پای من از صد سنگ خارا خار مغیلان هم امانم را بریده دشمن نکرده لحظه ای با من مدارا چسبیده از آتش لباسم بر تنم آه زیر هجوم سیلی دشمن منم آه بابا کجایی دامنم سوخته پیراهنم سوخته دهنم سوخته بابا کجایی بدنم سوخته کل تنم سوخته ناخنم سوخته بابا کجایی ☘️☘️☘️☘️ از روی نیزه حال و روزم را که دیدی دائم صدای گریه هایم را شنیدی حتی به زیر دست و پا دیدم که بابا هر دم به آه و ناله ام منت کشیدی کز کرده ام در کنج ویرانه اسیرم تشتی غذا آورده اند از غصه سیرم اما نه بابا آمدی با سر کنارم این چه سر و رویی است بابا من بمیرم بابا بمیرم روی تو زخمه ابروی تو زخمه گیسوی تو زخمه بابا بمیرم چه قدر زخمه تمام سر زخمه چشم ترم زخمه بابا بمیرم 🍀🍀🍀🍀 خانه به خانه میزدن به هر بهانه میزدن رقیه ی یتیمتو با تازیانه میزدن تاول دستامو نگاه کن سوخته سرم شونه نمیشه تب که واسم نشد بابا پس خرابه هم خونه نمیشه بابای من دختر نازت اسیر یک گله ی گرگه بابا ببین قد کمونم مثل قد مادر بزرگه پهلو مو یکی شکسته رو گونم رد یه دسته کربلایی وحید شکری🎤 👇