2. گرد و غبار غم.mp3
3.3M
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائرِ قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غمِ آن سرزمین رواست ! آنجا که بغضِ سینه گلو گیر می شود ! حتی جوان ز غربتِ آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است ! از گریه های فاطمه آئینه کاری است ... اهل مدینه بابِ عداوت گشوده اند بر اهل بیت ، ظلمِ فراوان نموده اند ... : یک جهان گُل در درونِ پیرهن دارد بقیع دردِ دلها از برای مرد و زن دارد بقیع شب که تاریک است و در بر روی مردم بسته اند زائری چون مهدیِ صاحب زمان دارد بقیع متخلص به : شفق به همت جواد افشانی .