. علیه السلام برده دلم را حرم ، ای حرمت قبله گاه من به تو دل داده ام سوی دلم کن نگاه جا و پناهم بده چون که منم بی پناه عاشقم و می دهم - با دل خونین پیام "عشق فقط یک کلام - حسین علیه السلام" کرده دل خسته ام رو به سوی کربلا با همه دارد دلم گفتگوی کربلا خیمه زده چشم من رو به روی کربلا روی تو خورشید دل - مهر تو نور تمام "عشق فقط یک کلام - حسین علیه السلام" کرده به دریای دل عشق تو توفان بپا در دل یاران شده آتش سوزان بپا از گل مهرت بُوَد خیمه ی احسان بپا عاشق کرب و بلا - زمزمه دارد مدام "عشق فقط یک کلام - حسین علیه السلام" کرببلایت حسین باغ و بهشت من است عشق تو ای نور ناب اصل سرشت من است تربت ششگوشه ات پایه خشت من است گشته سرشک غمت - زخم مرا التیام "عشق فقط یک کلام - حسین علیه السلام “ در حرمت عاشقی آمده با اشک و آه زائر کوی تو را بال مَلک فرش راه خلق جهان یکدله خادم آن بارگاه برده جهان یا حسين - نام تو با احترام "عشق فقط یک کلام - حسین علیه السلام" آمده ام بی قرار ای گل زهرا ببین زائر دل خسته را محو تماشا ببین کرب و بلایت شده گلشن جانها ببین گرمی مهرت مرا - شَهد ولایت به کام "عشق فقط یک کلام - حسین علیه السلام" کرب و بلایت زده شعله به جان‌ها همه سوختن ما ببین ای پسر فاطمه با غم تو یا حسین دل کند این زمزمه ای غم جانسوز تو - داغ دل خاص و عام "عشق فقط یک کلام - حسین علیه السلام" ** محمود تاری «یاسر» ✍ ١۴٠١/۶/٢۴ .