. یا بقیّة اللّه هم زنده‌ای، هم حاضری، هم بر خلائق ناظری گر چه به ظاهر نیستی اما به واقع، حاضری گر چه غُل و زنجیر غیبت هست بر دستان تو تو از همه فعّال تر هستیّ و حق را ناصری تا حق، خدایی می کند تو هم امامت می‌کنی برهرچه خواهی از خدا برهرچه خواهی قادری از هیچ هم پایین‌ترم در محضر والای تو از رحمتِ چشمان تو شد رزق، من را ذاكرى امروز در دوران ما هارونِ پیغمبر تویی گشتی غریب از فتنه‌‌‌ی دجّال های سامری اعجاز هستی تو خودت با سِنّ چندین قرنه‌ات در روزگار و عصر ما دُردانه‌شاهِ نادری تو یازده قرن‌ است که از چشم مردم غایبی یا حُجّة‌ِبنِ العَسكرى!خیلی حلیم و صابری روز ظهور، آیینه ای از فتح مکّه می شود مثل علیّ مرتضی، بت‌های آن را کاسری هر کس دعاگویت بُوَد تا که دعاگویت شود... اوّل، دعایش کرده ای با مهر و لطفِ وافری با اینکه اِکثارِ دعا باشد طبیعی در عمل اما تو در توقيعِ خود، بر این طریقه، آمری شُكر خدا این عاطفه، خرج تو شد، نه دیگری خدمت‌گزارم کرده این حال و هوای شاعری ✍ شنبه 13 اسفند 1401 .