. اَللّهمّ عَجّل لوليّك الفَرَج (به نیابت از حضرت اباالفضل علیه‌السلام) شد پادشهِ خوبان، در مَحبس ِ تنهایی جان بر لبمان آمد از این غم شیدایی مشتاق وصالیم و خسته شده ی هجریم افسوس که رویی نیست از یار، پدیدایی بی روی گلِ نرگس، چون خار بیابانیم ما راست نه امروزی، ما راست نه فردایی ما را بُوَد این رؤیا از پرده ی دل، نجوا ‌زنجیر فراقش را از دست، تو بگشایی ما را نبُوَد سر، جز سودای ظهور او کی می‌رسد از پرده، آن مِهر تماشایی؟ ما را نبُوَد رویی کز تو فرَجَش خواهیم از شدّت غفلت ها از شدّت رسوایی پس واسطه می آریم در محضر اعلایت ریزیم به سر، خاکی از تربت اعلایی با ناله ی بِالعبّاس... امّید دل زینب با روضه ی آب‌آور، با نوحه ی سقّايی " ای ماه بنی هاشم! خورشیدْ لقا عباس! " " عَجّل لولیّک " گو... با غیرت زهرایی ✍ سه شنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ .