#شور | یه کاری کن با روضه خو بگیرم
سهشنبه ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۲
_
یه کاری کن با روضه خو بگیرم
گریه کنم تا آبرو بگیرم
روشنیه دلم زلاله اشکه
می خوام با گریه هام وضو بگیرم
حضور قلب منه ، اشکی که برات می ریزم
نمازمه نیازمه ، این گریه ها عزیزم
گریه گریه گریه ، زندگی همینه
گریه می کنم تا ، مادرت ببینه
_
چشمای گریون چشمه ی حیاته
صورت بارون زده می درخشه
یقین دارم خدا همین لحظه ها
به خاطر حسین منو می بخشه
درسته من بدم ولی ، دست تو رها نکردم
منو ببخش ببخش اگه ، ازت حیا نکردم
ناله می زنم باز ، ناله ناله ناله
سایهتو نگیری ، بهحق سه ساله
گریه گریه گریه ، زندگی همینه
گریه می کنم تا ، مادرت ببینه
_
همین یکی دو ساعتی که اینجام
قیمتشو فقط خدا می دونه
ساعتی که صورت من رو خاکه
برام همین حسین حسین می مونه
دلم برات تنگ شده ، خوابمو گرفته دوری
تحملم می کنی ، فدای این صبوری
یاد تو می افتم ، تازه میشه داغم
هر دفعه که اومد ، تشنگی سراغم
گریه گریه گریه ، زندگی همینه
گریه می کنم تا ، مادرت ببینه
_