Shab 04 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
3.47M
جمله ای از نور روی طاق عرش افتاده است میزبان هم بهر مهمانان خود آماده است جان ما آماده ی یک مستی جانانه شد روزه داران لحظه ی دیدار صاحب خانه شد باز هم شد پشت این در دیده ی عشاق تر ما به او مشتاق بودیم او به ما مشتاق تر السلام ای ماه من ماه خدا ماه کریم دست خالی آمدم با دعوت شاه کریم برگه های بخشش ما را که امضا کرده اند یا علی گویان در میخانه را وا کرده اند من خجالت میکشم چون پیشواز آمد علی باز هم پیش خدا بهر گدا رو زد علی سفره را که چید مادر غصه ها شد برطرف چیست شیرینی روزه حَب انگور نجف خاک‌ پای بوترابم نوکر مولا حسن آخر سالی غبار از دل تکاندم با حسن ای که میگویی به رویت قفل درها بسته است کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن با همان سوز جگر با ناله فرموده حسن هیچ روزی سخت تر از روز عاشورا نشد کربلا غوغا شد اما آب دست و پا نشد گریه کردم گرچه افطاری که خوردم زهر بود من فدای تشنه ای که در کنار نهر بود روضه ی عطشان شدن را تشنه میفهمد فقط داغ حلق پاره اش را دشنه میفهمد فقط ۱۴۰۳