پدرم از مقام معظّم رهبری و ولی‌امر مسلمین مدظله‌العالی وکالت در امور حســـــبیّه داشتند حتّی یک‌بار هم اجازۀ انتشار اجازه‌نامه‌ای که از مقام معظم رهبری داشتند، ندادند و اظهار می‌داشتند خدای‌ناکرده اگر اجازه‌نامه فوق را به کسی نشان دهیم، احساس می‌شود که می‌خواهیم در تضعیف نمایندۀ محترم ولی‌فقیه در استان قدم برداریم و چقدر در تقویت نمایندگان محترم ولی‌فقیه در استان قدم برمی‌داشت و در برابر نمایندگان محترم ولی‌فقیه استان متواضعانه برخورد می‌کردند، پدر بزرگوار از چندین نفر از بزرگان حوزه‌های علمیه و مراجع تقلید اجازۀ اجتـــهاد داشتند، امّا اجازۀ انتشار آنها را بما ندادند و اظهار می‌کردند در زمان حیاتم راضی نیستم در این مورد با کسی مطرح نمایید. تا دیروز فرزند من بودید، از امروز پدر من در مورد ولایت‌مداری ایشان باید عرض کنم، مثال‌زدنی بودند برای نمونه: به هنگام صدور حکم نمایندگی مقام معظم رهبری خدمت معظم له شرفیاب شده بودم، حضرت آیت‌الله محمــدی گلپایگانی عرض کردند؛ آقا مستحضرید که ابوی آقای آل‌هاشم امام‌جمعه موقّت تبریز هستند؟ آقا فرمودند بلی در جریان هســتم شما کاری نداشته باشید خودشان کنار می‌آیند و بنده بعد از استقرار در تبریز موضوع فوق را به عرض ابوی محترم رساندم، ایشان فرمودند تا دیروز شما فرزند من بودید ولی بعد از صدور حکم مقام معظم رهبری مدظله‌العالی شمـا هم فرزند من هستید و هم پدر من، هر طور صلاح دیدید همان را عمل می‌کنیم، آری این است معنی ولایت‌مداری. برای من گریه نکن؛ سخنی با مادرم (۱) خدایا مادرم را در صف مادران شهدا قرار بده. مادر عزیزم در فراق من هیچ ناراحتی از خود نشان مده و استقامت داشته باش، البته شما بهتر می‌دانید که درس استقامت را باید از مادران شهدا یاد گرفت برای نمونه در زمان جنگ تحمیلی بهنگام مراسم تشییع‌جنازهٔ شهـید احد کمالی در وادی رحمت بودم، مادر شهید کمالی پیکر پاک و مطهّر فرزندش را خود داخـــل قبر کرد و پـــس از دفن نقل پاشید و در جدائی من برایم گریه نکن که دشمنان انقلاب از این کار سوءاستفاده می‌کنند ولی خواستی گریه کنی برای شهدای کربلا و سرور شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) گریه بکن و این را نیز اعلان کن که برای چه کســی گریه می‌کنی. برادران و خواهرم خدایا برادران و خواهرم را در صــف عبــــــــاد صالحین قرار بده و، امّاای برادران مهربانم سیّد محمدحسن و سیّد محمدحسین شما را توصیه می‌کنم که از برادر مریضم سیّد محمدرضا مواظــــــبت کنید در نگهداری ایشان سعی و کوشش نمایید که خداوند پاداش خواهد داد. همسر عزیزم از خداوند متعال برای تو نیز آرزوی صبر و استقامت می‌نمایم و اگر توفیق شهادت نصیبم شد، تو نیز باید افتخار کنی که همسر شهید هستی، درست است که در فراق دخترم سمیّة السّادات و پسرم سیّد عــلی دیدم که چقدر ناراحت شده بودی، امّا همیشه صبر پیشه قرار ده. دوستان عزیز و همکاران گرامی تبریز و تهران اگر از برخوردهای اداری من ناراحت شدید مرا حــــلال کنید، البتّه قصد بدی به کسی نداشتم و خداوند متعال توفیقی داده بود که در طول خدمتـم برای همه خوبی کردم و برای هیچ‌کس بدخواه نبوده و بدی نکردم و مطمئـنّم برای کسی به جز خوبی قلم و قدم بدی بر نداشتم و اگر کسی بدگوئی کرده و در حق من بدی نموده است سعی کردم با خوبی‌کردن، بدی او را به خودش برگردانم، خوشبخـتانه بدی‌ها را به‌زودی فراموش می‌کردم. فلذا به فضل پروردگار و با استعانت از درگاه الهی و امیدوار به رحمت خداوند متعال و با اعتقاد به حکمیّت داور اصلی جهان که خود ناظر است، هر کسی بدی کرده و یا بدگوئی نموده، اگر به‌خاطر شخــص من بوده، می‌گذرم و می‌بخشم و لکن اگر به‌خاطر اسلام و انقلاب و روحانیت به من بدی کرده باشند، نخـواهم گذشت و عفو و حلال نمی‌کنم و آنها را به خدای بزرگ می‌سپارم که به طور یقین خداوند متعال نیز ناظر بر اعمال است. استفاده شخصی از امکانات بیت‌المال را بر خود حرام کرده بودم مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای دام‌ظله العالی و پدر بزرگوار حضرت آیت‌الله آل‌هاشم و دوستان و همکاران گرامی و فرزندانم جهت اطلاع شما به عرض برسانم: در طول مدت خدمت در مسؤولیت‌های محوّله، ریالی از بیت‌المال به نفع شخصی برداشت ننموده و بلـکه از خودم برای کارهای خیر و عام‌المنفعه خرج نموده‌ام و از موقعیّت شغلی و مسئولیّت به‌هیچ‌وجه سوءاستفاده نکرده‌ام بلکه از حقّ قانونی خود نیز استفاده ننموده‌ام، بهنگام انحلال ادارات عقیدتی سیاسی منطقه‌ای ظـرف مدت دو سال در رفت و آمد تبریز، تهران برای کار اداری حدود دو میلیونی تومان از پول خود صرف تهیّه بـلیط هواپیما نمودم درحالی‌که می‌توانستم از امکانات بیت‌المال استفاده کنم.