وصیت نامه شهید آل هاشم/ می دانم شهید می شوم تبریز حوزه/ برای اولین بار، متن وصیت نامه حجت الاسلام والمسلمین محمد علی آل هاشم، نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه شهید تبریز منتشر شد. به گزارش خبرگزاری حوزه از تبریز، برای اولین بار، متن وصیت نامه حجت الاسلام و المسلمین محمد علی آل هاشم، نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه شهید تبریز منتشر شد. در وصیت نامه امام جمعه شهید تبریز آمده است. بسم الله الرّحمن الرّحیم ((اشهدان لا اله الّا الّه و اشهد ان محمداً رسول الّه و اشهدانّ علّیا ولّی الّه)) با سلام به حضرت ختمی مرتب محمد (صلی الله علیه و آل وسلم) و با سلام به حضرت بقیه اله الاعظم امام‌زمان (عج) و نایب بر حقّش حضرت آیه اله العظمی امام خامنه‌ای مدظله‌العالی و روحی له الفدا و با سلام و درود بــــــه روح مطهر بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی قدس‌سره و با سلام‌وصلوات به ارواح طیـــّبه شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و مدافعین حرم و با آرزوی صبر و استقامت برای خانواده معــــظّم شهداء سخنانم را به شرح زیر آغاز میکنم: می‌دانم شهید می‌شوم؛ اینجانب سیّد محمدعلی آل هاشم فرزند سید محمدتقی در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل بودم که بعد از شـــــــهادت شهید محراب حضرت آیت‌الله مدنی قدس‌سره و در اوائل ورود حضرت آیت‌الله ملکوتی (ره) به تبریز به امر نمایندۀ محترم امام در آذربایجان و امام‌جمعه تبریز و با الهام‌گرفتن از رهنمودهای ابوی گرامی و برادر بسیار ارجــــــمند مرحوم جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای افســــری بنا به وظیفه شرعی در تبریز مــــشغول خدمتگزاری به اسلام و مسلمین شدم و از سال ۷۲ در تهران و با هزاران مشکل و دوری از خانواده و چندین بار خانه بدوش شدن به خدمت ادامه داده و بر این خدمت به درگاه ایزد منان شاکرم و از سال ۸۸ (۲۸ تیرماه) به‌عنوان نماینده مقام معظـــــــم رهبری و رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران از سوی معظّم له منصوب شدم که به لطــف الهی موفقیت خوبی داشتم، تا اینکه علی‌رغم میل باطنی خود از تاریخ ۱۰/۳/۱۳۹۶ به امر ولی‌امر مسلمین به‌عنوان نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان‌شرقی و امام‌جمعه تبریز منصوب و تاکنون موفقیت‌هایی در این حوزه داشته‌ام. خدایا تو شاهدی که در مدت خدمتگزاری اگر خیری به اسلام نرساندم سعی نمودم ضرر نرسانم و این را به‌طور حتم اعتراف می‌کنم که سعی بر این داشتم کسی به جهت اعمال و رفتار و کردار من به روحانیّت بدبین نباشد. فلذا به‌موجب دستور شرعی مقدس اسلام وصیّت می‌کنم:‌ می‌دانم شهید می‌شوم که آرزوی دیرینۀ خودم می‌باشد در این صورت سه سیّد شهدای محراب تبریز خواهد بود. به هنگام دفن، حتی‌الامکان از کفنی که در کربلا خریداری و به حرم مطهر سالار شهیدان حضرت امام حــسین (ع) متبرک نموده‌ام، استفاده شود. اگر ما را تکه تکه کنند، تا خون در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست؛ و دیگر اینکه اگر روزی بنده در راه اسلام به درجه شهادت نائل آمدم، لااقل به جهت امامت جمعه، وصیت‌نامهٔ مرا در نماز پر شکوه و دشمن‌شکن جمعه قرائت نمایند، خدایا به آرزوی خودم برسان، خدایا تو بهتر می‌دانی من حتّی بهنگام زیارت هشتمین امام شیعیان در مشهد مقدس و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در کربــــــلا، برای خود آرزوی شهادت در راه اسلام را داشتم تا هم برای خود توشه‌ای اخذ نمایم و هم اینکه اگر زنده‌بودنم بـــه اسلام نفعی نداشت بلکه شهادتم باعث ترویج اسلام باشد. ولی خدایا باز عرض می‌کنم اگر لیـــاقت این مقام را دارم به‌زودی به آرزویم برسان، با اینکه در طول حدود ۳۰ ماه تلاش در زمان جنگ و در جبهه‌های حق علـــــــیه باطل، بارها از کنار شهادت گذشتم ولی نصیب من نشد، به قول شهید محراب حضرت آیت‌الله مدنی (ره) من از خدا هرچـه خواستم عنایت فرموده ولی شهادت به من نائل نکرد که بالاخره او هم به آرزوی دیرینۀ خود رسید، روح مطّــــــــهر او و ارواح تمامی شهدا و مخصوصاً شهید محراب حضرت آیت‌الله قاضی طباطبائی (ره) شادباد. بلی خدایا اگـــر بنده در حین سخنرانی می‌گفتم که اگر لیاقت شهادت را دارم این مقام را به من عنایت فرما، بحـــــــقّ می‌گفتم و از صمیم دل بیان می‌کردم و اگر می‌گفتم در راه اسلام و در راه انقلاب و در مسیر امام و مقام معظّم رهبری روحـی له الفداء که همان راه اسلام است اگر مالمان را از دست ما بگیرند، جان خود را از دست بدهیم، حتی ما را تکه‌تکه کنند، روحمان هم به‌خاطر آن عهد و پیمانی که با امام و مقام معظم رهبری بسته‌ایم خواهد گفت؛ «تا خون در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست» درست می‌گفتم. رهبرا، افسوس که یک جان دارم؛