سه قوه و چراغ قوه
قدیما به باطری قوه میگفتند. چراغ قوهها و رادیوها عموما با باطری و یا همون قوه کار میکرد. ما یه چراغ قوه داشتیم که سه تا باطری متوسط میخورد. در اوایل دهه پنجاه که من ۸، ۹ سال بیشتر نداشتم هنوز در محله ما برق دولتی نبود و بعضی از خانه ها از برق کارخانه بافندگی روشن میشد . صاحب کارخانه که خدا رحمتش کنه برق خانه کارگرهاش را دو سه ساعتی در شب تامین میکرد. بعضی هم که از لحاظ مالی وضع خیلی خوبی داشتند از کارخانه، برق گرفته بودند. بنابراین همه خانهها برق نداشتند و به تبع آن کوچهها هم.َ خیلی دوست داشتم با پشتوانه نور این چراغ قوه که چند متر جلوتر را روشن میکرد بزنم به دل کوچه تاریک. آرزو داشتم که پدرم بگوید فلان چیز را ببر خانه مادر بزرگ و یا بهمان چیز را بیار. با این که این مسیر ۲۰ متر هم بیشتر نمیشد از خدا خواسته چراغ قوه را از بابام میگرفتم و سلانه سلانه به اونجا میرفتم. بعضی وقتها وسط همین مسیر چراغ قوه کم سو و کم سو تر میشد. و گاهی هم کلا خاموش میشد که دیگه این چراغ قوه آهنی با این عظمتش با اینکه در دست من بود ولی به درد نمیخورد. وقتی کم سو میشد مشخص بود که حداقل یکی از این قوهها ضعیف شده بود. اما اگر نور نمیداد مشخص بود که دو یا سه قوه ضعیف شده بود.
جالبه که عمده نظام های سیاسی هم سه قوهایی هستند . کشور ما هم همین وضعیت را دارد. راستی الان وضعیت قوههای ما چطوره؟ میتونن نور تولید کنند و به مردم خدمت کنند یا مثل چراغ قوه قدیمی ما هستند؟