*برگرفته از دست نوشته های شهید محمدجواد قربانی* ✅جمعه ۹۴/۰۸/۰۱ در حین ماموریت(سوریه) 🔸سلام.امروز تاسوعا خیلی روز غم انگیزی است الان بیرون نشستم.یکی از ماشین ها داره مداحی پخش می کنه و منم دارم می نویسم و سینه می زنم خدا را شکر که بالاخره یه محرم و تاسوعا و عاشورا را در دفاع از ولایت توانستم انجام وظیفه کنم از بابت اینکه در هیئت نیستم ناراحتم اما اگر خود آدم دلش را صاف کند و نیتش خالص باشد، اینجا همه صحنه هایش هیئت است. 🔸من اینجا عاشورا را باچشم دیدم، چه گل هایی که پرپر می شدند و به زمین می افتادند یا ابوالفضل العباس (ع) اگر در روز عاشورا نبودم اما حالا با تمام وجود آمدم تا از حرم خواهرت دفاع کنم. ان شاء الله مورد قبول حق تعالی قرار بگیرد. 🔸در حرم حضرت زینب به خودم افتخار کردم که اسم دخترم را زینب گذاشته ام خیلی دلم برایش تنگ شده است وقتی که با تلفن با زینبم صحبت کردم خیلی خوشحال شدم و روحیه گرفتم.(یازینب) 🔴جمله ای که شهید محمدجواد قربانی همیشه بر لب داشت و در ارتباط با دیگران بدان عمل می کرد: «هرکس ولو به لحظه ای فکر کند کسی شده است همان لحظه، لحظه سقوط اوست». 🌼کانال یاوران امام مهدی(عج) @emammahdy81