#حدیث_روز
💠 *«سیره سیاسی حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها»۷*
⬜️ این بار، انقلابی در مدینه رخ داده است؛ اما نه انقلابی رهاییبخش، بلکه انقلابی که مدینه را به عقب برده است.
🔷 چه درست گفته بود «سلمان فارسی» که گویی شقشقیّهای از دهانش بیرون جهیده بود و به مردمی که عمری پا در رکابِ عقیده و ایمان داشتند و جهاد کرده بودند و اینک اسیر سایۀ سکوت و سکون شده بودند، به پارسی سخن گفته بود که: «کردید و نکردید!»
⬜️ باری، فاطمه در عبارت کوتاهِ این غریبۀ آشنا، نه فقط حق شویَش را که از کفش بیرون کردهاند، میدید، بلکه فرق شکافتۀ او را و پارههای جگر حَسنش را و نعش به خون نشستۀ حُسینش را و اسارت زینبش را در پسِ مرگ غمبار خویش میبیند و اینک اوست که رنجور زخم هجوم شده و در خانه افتاده است.
🔷 زنان مهاجر و انصار به عیادتش آمدهاند و به او میگویند:
چگونه صبح کردی از بیماریت، ای دختر رسول خدا؟
و فاطمه پاسخ میدهد:
🍃 «به خدا، در حالی صبح کردم که از دنیای شما متنفرم، مردان شما را دشمن میشمرم، و از آنان بیزارم. آنان را آزمودم و دور افکندم و امتحان کردم و مبغوض داشتم... .»
🔷 زنان مهاجر و انصار، توبیخ و نهیب فاطمه سلاماللهعلیها را به مردانشان میرسانند. مردان مدینه با سرافکندگی نزد او میآیند و از بیعتی که کردهاند، پوزش میخواهند و میگویند:
🔷 اگر علی علیهالسلام پیش از این، حقایق را به ما میگفت، تصمیم دیگری میگرفتیم.
حضرت نهیبشان میزند و چنین پاسخ میدهد:
🍃 «دنبال کار خود بروید. دیگر پس از این عذرخواهی دروغین، عذری نیست و پس از این کوتاهی و تقصیرتان، کاری نیست.»
📚 «حوزه نت»
🌐 موسسه علمیه السلطان علیبنموسیالرضا علیهالسلام در فضای مجازی:
سایت
|
بله |
ایتا |
تلگرام