حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
بچه که بودیم در خانه امان بردن هر چیزی به مدرسه مجاز بود الا نارنگی و پرتقال می پرسیدیم چرا مادرمان می گفت شاید یکی نداشته باشد دلش بخواهد بویش می خزد به جانش زهر می‌شود هر خوراکی که برایمان می گذاشت به قاعده چند نفر بود می گفت ببرید با بقیه بخورید دوستیتان جان بگیرد پدرم همیشه برایمان این شعر مولانا را میخواند می گفت مهربانی شیوه ی دیرین ماست مهربانی در جهان آیین ماست ما زنسلِ مهربانان بوده ایم از تبار قهرمانان بوده ایم آن که دارد مهربانی می کند شیوه ی خود راجهانی می کند ما به همدیگر محبّت می کنیم هرچه را داریم،قسمت می کنیم عشق، اکنون مهربانی می کند خاک را گنج معانی می کند مهربانی شیوه ی دیرین ماست مهربانی درحقیقت، دین ماست @emamrezaeeha_ir