♨️ هاشمی؛ میان سلطنت و ولایت! ❗️ چند ماه پیش، مناظره‌ای بین محمد قوچانی و علی مهدیان برگزار شد که در آن قوچانی به‌گونه‌ای صحبت کرد که میان ولایت‌فقیه و سلطنت تفاوتی قائل نشد. این نوع نگرش به ولایت‌فقیه، به نظر می‌رسد که تنها مختص قوچانی نیست و به خطای شناختی برخی دیگر از شخصیت‌های سیاسی، از جمله هاشمی رفسنجانی، نیز مرتبط است. هاشمی در انتخاب حسینعلی منتظری به عنوان قائم‌مقام رهبری دچار اشتباه شد و این انتخاب نشان‌دهنده درک نادرست او از مفهوم ولایت‌فقیه بود. ❌ برای درک این موضوع، باید به دو گزاره توجه کرد: اول، فهم صحیح از ولایت‌فقیه و تفاوت آن با سایر نظام‌های سیاسی، و دوم، نگاه به توسعه و پیشرفت در جامعه دینی. 🔻 در انتخابات 76 خواستار انتخاب رئیس‌جمهور توسط رهبر انقلاب بود و به ریاست جمهوری مادام‌العمری فکر می‌کرد. این نگرش نشان‌دهنده تمایل او به قدرت انحصاری و عدم توجه به رشد فکری و معنوی مردم بود. ‼️علاوه بر این، نامه‌ی سرگشاده هاشمی به آیت‌الله خامنه‌ای در ی 88، نشان‌دهنده درک نادرست او از مقام ولایت‌فقیه و تأثیرات آن بر سیاست‌هایش بود. 🔻هاشمی به دنبال حفظ قدرت خود بود و این موضوع به وضوح در سیاست‌های اقتصادی‌اش با شعار «سازندگی» نمایان است. این سیاست‌ها نه تنها به آرمان‌های انقلاب اسلامی آسیب زد، بلکه نتایج منفی برای کشور به جا گذاشت و به بحران‌های اقتصادی و اجتماعی دامن زد. ❗️باید اذعان داشت که نگاه سلطنتی از سوی هاشمی نه‌تنها به ولایت منحصر نشد، بلکه این دیدگاه در دوران ریاست جمهوری او نیز کاملاً محسوس بود. شیوه‌ی سیاست‌های اصلاحی هاشمی در امور اقتصادی با شعار «سازندگی» نشان از آن داشت، که ایران پا به مرحله‌ی جدیدی از مدیریت دولتی نهاده‌است. 🔻دولت و نتایج خسارت‌بار آن میراثی بود که هاشمی با درک نادرست خود نسبت به نظام امام و امت و جایگاه ، از خود بر جای گذاشت. ✍️ علی عسگری 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir