♨️ رویای آمریکایی ، ایدئولوژی انگلیسی! ❗️روزهای پایانی دهه ۱۳۷۰، سعید حجاریان به ملاقات محرمانه‌ای با سیدمحمد خاتمی رفت. او به محض دیدن رییس جمهور با لحنی گزنده و کلماتی بریده بریده گفت که اصلاحات به سبب فقدان نیروی اجتماعی در حال فروپاشی است؛ چون شما از رهبری اصلاحات امتناع کردید و این چنین جنبش، بی سَر شد و به زودی اصلاحات در ایران خواهد مُرد. (حجاریان، سعید و مصطفی تاج‌زاده. «خاتمی و اصلاحات ایرانی». هفته‌نامه شهروند امروز، شماره ۶۶، صص ۷۴ – ۷۳) ❗️حجاریان از خاتمی خواست تا همزمان نقش رهبر اپوزیسیون را نیز بازی کند تا جنبش نمیرد. اما، او بی‌درنگ به حجاریان پاسخ داد که از سرنوشت بنی‌صدر می‌ترسد و گفت: «من نمی‌خواهم مثل بنی‌صدر شوم. چون بنی‌صدر می‌گفت در دنیا فقط من هستم که هم رئیس جمهورم و هم رئیس اپوزیسیون.» (همان) 🔻پروژه اصلاحات، یک ایدئولوژی انگلیسی و رویای آمریکایی بود که در کمتر از نیم دهه خاکستر شد و حجاریان خبر مرگ آن را به خاتمی داد اما اسفند ۱۳۷۵ وقتی که جیمز بیسکاتوری و ریوا ریچموند، معاون وزارت امور خارجه آمریکا و دستیار ارشدش مقدمه‌ی گزارش شورای روابط خارجی را پیرامون رابطه‌ی اسلام با علوم انسانی سکولار و ارزیابی پروژه جامعه مدنی در ایران می‌نوشتند، (سروش، عبدالکریم. سیاست‌نامه، صص ۳۰۸ – ۲۶۷.) ❌ گویی خبری درباره‌ی پشتوانه‌ی نازل معرفتی و سرگشتگی‌های سیاسی فعالان این پروژه نداشتند. آنان آن‌قدر مجذوب مبالغه‌های تحلیل‌گران مثلث سرویس‌های جاسوسی CIA ، MI6 و موساد از قدرت فزاینده‌ی گروهی موسوم به روشنفکران دینی با محوریت عبدالکریم سروش و سیدمحمد خاتمی بودند که با اشتیاقی وصف‌ناپذیر نتیجه گرفتند: ظهور «طبقه‌ی روشنفکر» در ایران که آموزش‌های مدرن را دیده‌اند و با «علوم غربی» و «سنت‌های اسلامی» تا حدودی آشنا هستند، بخشی از یک حرکت فراگیرتر جهت متلاشی کردن اقتدار دینی جمهوری اسلامی است…همچنین این جریان مشروعیت هر نوع حکومت دینی را زیر سؤال می‌برد. («شورای روابط خارجی آمریکا و جریان سکولار در ایران». فصلنامه کتاب نقد، بهار ۱۳۷۷، شماره ۵ و ۶، صص ۲۷۸ – ۲۵۳) 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir