📉 رشد ثروت منهای رشد امت| جهان اسلام و تبعیت از تجربه انسان غربی ✳️ در خلال بررسی مقایسه ای میان مذاهب اقتصادی گوناگون و امکان موفقیت اجرایی هر یک از آنها در جهان اسلام، باید یک حقیقت اساسی را ابراز نماییم؛ اینکه نیاز رشد اقتصادی به یک منهج اقتصادی صرفا منوط به اتخاذ یک چارچوب از نظامات اجتماعی که مورد پذیرش دولت قرار گرفته باشد نیست؛ بلکه رشد اقتصادی نمی تواند نقش مطلوب خود را ایفاء نماید مگر آنکه دارای چارچوبی باشد که امت بتواند با آن هماهنگ شده و به تعامل بپردازد. پس رشد ثروت در بیرون و رشد امت از درون می بایست در یک راستا حرکت کنند. 🔰 تبعیت از تجربه انسان اروپایی (غربی) در جهان اسلام، برای برپایی تمدن جدید، به سه شکل مترتب بر هم از حیث زمانی، صورت پذیرفت: 1️⃣تبعیت سیاسی که در طی آن کشورهای پیشرفته اروپایی، حکومت کشور اسلامی را به شکل مستقیم به دست گرفتند. 2️⃣ تبعیت اقتصادی که علی رغم برپایی حکومت مستقل از نظر سیاسی در کشور اسلامی، با گشایش مستقیم دروازه ها بر روی اقتصاد اروپایی همراه بود تا به شکل های گوناگون در عرصه اقتصادی حضور یابند، مواد اولیه آنها را به غارت ببرند و ظرفیتهای بالقوه را با سرمایه های بیگانه پر کنند. 3️⃣تبعیت در منهج و روش؛ تجربه های فراوانی در درون جهان اسلام به این گونه تبعیت روی آوردند. آنان کوشیدند تا از نظر سیاسی مستقل و از نظر اقتصادی از سیطره اقتصاد اروپایی رهایی یابند و درباره تکیه بر نیروی ذاتی خود در ایجاد تحول اقتصادی به تفکر پرداختند؛ در عین حال نتوانستند در درک طبیعت مساله اقتصادی، از قالب فهم اروپایی بیرون روند. 📚اقتصاد ما، از مقدمه چاپ دوم.