💢 موضوع شناسی فقهی سپرده های بانکی ✳️ موضوع شناسی فقهی با موضوع شناسی اقتصادی و حقوقی متفاوت است. در نگاه اقتصادی، پول بانک مرکزی، چک و حسابهای بانکی، همه ماهیت بدهی دارند و تفاوت بین این موارد فقط در طرفین بدهی است. (اینجا) اما در نگاه فقهی تفاوت های ماهوی جدی بین اینها وجود دارد: فقه برای اسکناس (یعنی بدهی که توسط بانک مرکزی خلق می شود) ماهیت مالیت مستقل قرار داده و تمام آثار پول را بر آن بار می کند. (البته در جای خود باید بحث شود که آیا جایز بود که چنین ماهیتی، به عنوان پول اعتبار شود؟). اما همین فقه، در مورد چک، فقط احکام سند بدهی بر آن بار می کند؛ از جمله اینکه با پرداخت آن در ازاء بدهی، قطعا دین ادا نشده، به خلاف اسکناس. 🔰ماهیت سپرده های بانکی از نگاه فقهی (نه اقتصادی) چیست؟آیا ماهیت پول دارند، ماهیت بدهی دارند یا ماهیت تلفیقی دارند؟! در مورد ماهیت سپرده های بانکی، خلط هایی صورت گرفته است؛ گاهی گفته می شود ماهیت سپرده و منظور عملیات سپرده گذاری است که شامل مجموعه عقودی از قبیل قرض، ودیعه و ... است. اما گاهی سپرده به معنای اسم مصدری منظور است، یعنی آن چیزی که بالاخره به حساب فرد منتقل می شود. خیلی مواقع به این نکته توجه نمی شود. (اینجا) 🔵به نظر ما با توجه به بررسی های انجام شده سپرده های بانکی از منظر فقهی، ماهیت دارند: ♻️ هم در مرحله ابتدایی عملیات، که سپرده های بانکی شکل می گیرد؛ یعنی وقتی فرد اسکناس را به بانک قرض می دهد این اسکناس به ملکیت بانک در می آید و چیزی در ازاء آن در حساب فرد نوشته می شود (حتی اگر عملیات سپرده گذاری را در ماهیت قرض نبریم). ♻️و هم در معنای اسم مصدری از عملیات سپرده گذاری؛ خواه قرض باشد که به محض قبض (دریافت) و خواه ودیعه باشد که با تصرف آن، سپرده تبدیل به بدهی می شود. 🔵 با توجه به اینکه خطابات شرعی به عرف القاء شده و ما باید فهم و ارتکازات عرفی را در ماهیت شناسی موضوعات فقهی لحاظ کنیم؛ با شواهد بسیاری نشان داده ایم که سپرده های بانکی، ماهیت بدهی دارد: ♻️یکی از دلائل واضح آن خود ساختار تشکیل بانک است. هنگام تاسیس یک بانک، طبق فرایندی مشخص، باید حسابی نزد بانک مرکزی ایجاد شود که با پول پرقدرت شارژ شده باشد (اینجا ) نه با اعتباراتی که نزد خود این بانکهاست. در روابط بین بانکی نیز تلقی نظام بانکی این است که فقط پول بانک مرکزی، پول حقیقی است و پول خلق شده توسط خود بانکها، اعتباراتی است که آنها خلق کرده اند و در حقیقت بدهی است که نزد خودشان نیز مقبولیت ندارد. 🔵 خلق پول از ناحیه تسهیلات بانکی: ♻️تسهیلات بانکی پول نیستند بلکه بدهی هستند که از طریق خلق پول از هیچ (یعنی لازم نیست از جایی بگیرند و به شما بدهند) بلکه با خلق بدهی، شکل می گیرند. به عبارتی بانک با خلق تسهیلات هم اعتبار می کند شما به بانک بدهکار هستید و هم اعتبار می کند بانک به شما بدهکار است. ♻️سپرده های بانکی در حقیقت بدهی بانکها به مردم است و نکته مهم این است که این نوع بدهی، بدون سبب شرعی و حقوقی توسط بانکها ایجاد می شود. اینکه گفته می شود خلق پول از هیچ، نکته از هیچ بودن آن همین است: 🔺یک موقع بدهی در قالب معامله اتفاق می افتد؛ من با فرد الف معامله ای می کنم و می گویم زمین شما را خریداری می کنم اما الان پولی برای پرداخت ندارم؛ شما مالک ذمه من باش. 🔻اما گاهی اینگونه نیست و به تعبیر فقهاء چک دوستانه می نویسم؛ به عبارتی بر بدهی معامله صورت می گیرد، بدون اینکه واقعا سببی برای تحقق بدهی باشد. ♻️از نظر فقهی اعتبار حاکمیتی (پول بانک مرکزی)، پول واقعی است اما خلق پول، در حقیقت خلق بدهی است که کارکرد پول دارد و به عبارت دقیق تر "خلق بدهی پول" است. بدهی هر چیزی، اکثر آثار آن شیء را دارد. اگر شما یک کالای ربوی را بدهکار شوید، نمی توانید به اکثر یا اقل آن را بفروشید، چون ربا پیش می آید. پول واسطه در مبادله می شود، بدهی آن هم می تواند واسطه در مبادله شود. 🔵 خلق پول از ناحیه فعالیت بنگاهداری بانکها: در نوع قبلی خلق پول، بانکها حداقل، اعتباری را به مردم داده اند و فعالیتهایی صورت می گیرد اما نوع وحشتناکتر خلق پول، در عرصه بنگاهداری بانکهاست. مثلا یک باب آپارتمان را از فرد الف که ارزش آن 20 میلیارد است به 30 میلیارد خریداری می کند و به ملک خود در می آورد و در مقابل سپرده او را به مبلغ 30 میلیارد شارژ می کند. ✳️ ما با تعمق در این نوع موضوع شناسی، به این نتیجه رسیدیم که با اتخاذ این روش در خلق پول، کل پول واقعی از چرخه اقتصادی کنار گذارده شد و جوامع صرفا از طریق بدهی، به مبادله مبادرت ورزیدند. این نکته ای است که خود اندیشمندان غربی زودتر از ما به آن رسیده اند؛ "خانه بدهی" (اینجا) از جمله آثاری است که نشان می دهد جهان را بر بدهی بار کرده اند.