تحلیل ادامه تنش های ایران و اسرائیل
میتوان گفت اتفاق دیشب از جنگ ویتنام تاکنون کم نظیرست. موقعیت ایران و رژیم صهیونیستی مرحله جدیدی را به خود دید. به اصطلاح به نقطه بدون بازگشت رسیده است. آنچه که حتی غرب را هم در شوک فرو برده است. همانطور که کندی در کار و جاماندن از قافله دگرگونی های جهانی خطاست؛ تحلیل زودهنگام چندان جالب نیست. پس برای درک ماجرا دچار هیجان های گذرا نشویم.
درکل باید دانست ج.ا.ایران حکومتیست که بر خلاف سه پادشاهی پیشین تمامیت ارضی را حفظ، شاخص های امنیت ملی را بالا و حوزه نفوذ ایران اسلامی را چیزی نزدیک به سرحدات اشکانی و ساسانی ولی با فرم فرهنگی رسانده یعنی اپیدمی گفتمان در هیئتی مدرن. این میتواند الگوی چهارم سیاست معرفی شود.
از آنجا که بازدارندگی مقوله ای بر واکنش شدید نسبت به کنش دیگریست، طرفین درسطح راهبردی مقیاس کار را بالا بردند. حال برگ برنده آورده مانور رسانه ای، اندوخته اجتماعی، توان اقتصادی و نفوذ سیاسی_دیپلماتیک و بنیه نظامی است. این شاخص ها کلید حل فتح دیپلماسی و میدان با ابتکار ذهنی چند بعدیست.
ایران و اسرائیل برای ادامه تنش جدا از تفاوت ها، مشکل مشترک اقتصاد و گسست اجتماعی را دارند. البته این موضوع برای اسرائیل حادتر است. اقتصاد ایران در تحریم ها چون درخت گردو رشد دیرهنگام ولی پایداری را تجربه می کند ولی اسرائیل ناگاه از کوید۱۹ تا پسا۱۷اکتبر در موج های پیاپی اقتصادی بسیار شکننده شد. از سویی بخاطر عدم سابقه ملی و آپارتاید مدنی، مانند ایران و غزه جامعه ندارد. از این رو احتمالاً اتحاد های نظامی و بازتاب جهانی میلی به دوام این تنش ندارند.
@engasht_ir