درد را من مینویسم تو بخوان با غم این دردمندان تو بمان روضه ها گشته مجسم پیش رو دود و اتش بسته راه آسمان خانه ها میسوزد همچون خیمه ها گم شده طفلی غریب و بی نشان یک پدر دارد به آغوشش پسر یک پدر هم دخترش را نیمه جان سر به جای نیزه زیر دست و پا نیزه ها شد بمب های دشمنان بی پناهی همچو این تصویر بود گوشه ای افتاده طفلی بی امان انتقام این همه غم را بگیر العجل مولای یا صاحبْ زمان ✍ "عج" مطّلع شو ↙️↙️↙️↙️↙️ @enqelqbi