عدالت ساختاری یا عدالت مصداقی؟ عناوینی است که در دهه هشتاد به عرصه‌ی گفتمان اجتماعی به صورت پر رنگ‌تری پا گذاشت. در پی اعتراض دانشجویان به قوه قضائیه برای زندانی کردن برخی از اعضا جنبش‌های عدالت‌خواه، حضرت آقا در دیدار با دانشجویان مورخ ۱۴ اردیبهشت ۸۷ فرموند: «شما زرنگی‌تان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداق‌سازی نکنید. وقتی شما روی یک مصداق تکیه می‌کنید، اولاً احتمال دارد اشتباه کرده باشید؛... هم احتمال اشتباه هست، هم وسیله‌ای به دست می‌دهید برای اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانون شکن - که من گفته‌ام قانون‌دان‌های قانون شکن خطرناکند - بتواند علیه شما استفاده کند. شما از دادستان چه گله‌ای میتوانید بکنید؟ اگر یک نفری به‌عنوان مفتری یک شخصی را معرفی کند و بگوید آقا او این افتراء را به من زده. خوب، شأن آن قاضی این نیست که برود دنبال ماهیت قضیه. اگر این افتراء گفته شده باشد، زده شده باشد، ماده‌ی قانونی آن قاضی را ملزم به انجام یک کاری میکند؛ لذا نمیتوانیم از او گله کنیم. شما زرنگی کنید، شما اسم نیاورید، شما روی مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید.» از این پس، برداشت این شد که ورود مصداقی به موضوع عدالت‌خواهی نکوهیده است اما به دو مسأله توجهی نشد؛ اولا: مخاطب این سخنان قشر دانشجویی است که گاها ممکن است بی‌گدار به آب بزند و خود را به دردسر بیندازند و دیگری اینکه شرایط دهه ۸۰ با زمان کنونی متفاوت است؛ همون طور که امام علی می‌فرماید فرزندان خود را برای دوره خودشان تربیت کنید نه برای زمان خودتان، چرا که آن‌ها فرزند زمان خویشند. ثانیا: بررسی نشد که آیا در عدالت‌خواهی، آوردن هر مصداقی مضر و خط قرمز است؟ آیا این خط قرمز برای همه آحاد جامعه کشیده شده است؟ یا با تغییر سطح اجتماعی، از مردم عادی به کارگزاران، خط قرمزها کمرنگ و پررنگ می‌شوند؟ رهبر انقلاب در اشاراتی مستقیم در تاریخ ۶ اردیبهشت ۹۴ فرمودند: "یک مسئله هم این است که من شنیده‌ام که گاهی اوقات در بعضی از خیابانها این جوان‌هایی که مست ثروتند - مست غرور ثروت - سوار ماشینهای آن‌چنانی میشوند و در خیابان بنا میکنند به جَوَلان دادن و رفت‌وآمد کردن و محیط خیابان را ناامن [کردن‌]؛ این‌ها هم ناامنی است. بایستی در قبال هر نوع ناامنی برنامه داشت و حرکت کرد و کار کرد. این‌ها چیزهایی است که جوانب گوناگون امنیت است." اگر ذکر مصداق مضر است پس چرا این اشاره مستقیم امده است؟ موضوع فوق‌الذکر، در کدام حوزه بوده که نیاز به تذکر داشته است؟ آیا می‌توان در بعضی موارد خاص به صورت موردی ورود داشت؟ در کدام حوزه‌ها می‌توان ورود کرد؟ رهبر انقلاب در تاریخ ۱ خرداد ۹۸ از ورود دانشجویان به ماجرای نیشکر هفت تپه و ماشین سازی اراک استقبال کردند و فرمودند: « در یکی دو سال اخیر، تشکل‌های دانشجویی کارهای خوبی کردند؛ چه در مسائل کشوری و چه در مسائل بین‌المللی. مثلاً دانشجویان در مسئله‌کارخانه‌های نیشکر هفت‌تپه و ماشین‌سازی رفتند و مشکل را حل کردند؛ این‌ها نه پول دارند و نه قدرت قانونی، اما حضورشان مشکل را حل کرده است؛ حضورشان در پیگیری مطالبات کارگران بر دستگاه‌های نظام اثر داشته و این کار خوبی بوده» بنابراین بیانات، پس می‌توان به صورت مصداقی ورود داشت اما چگونه؟ باتوجه به بیانات رهبر انقلاب مورخ ۲۵ تیر ۱۳۹۸ پیگیری مصداقی در موارد خاص از سوی ائمه جمعه موردی ندارد: «گاهی یک منکر و مشکل بزرگ وجود دارد که با وجود پیگیری‌های مکرر حل نمیشود؛ بیان این موارد که خیلی هم نادر است، در نماز جمعه ایراد ندارد اما نباید به محض دیدن مشکلی در دستگاه‌های دولتی، قضائی و یا مراکز دیگر، آن را در خطبه‌ها مطرح کرد، چراکه تأثیر مثبت ندارد، موجب افزایش شکافها و اختلافها میشود و مردم را دچار تشویش میکند.» پس صفر و صدی دیدن مسائل باعث راهگشایی مسائل نخواهد شد، ممنوعیت صد درصدی ورود مصداقی یا فقط ورود مصداقی به همه‌ی موارد؛ هر کدام اشکالات گسترده‌ی خود را به همراه خواهد داشت؛ به عنوان نمونه ورود مصداقی ممکن است با اشتباه همراه باشد و ورود صرفا ساختاری موجب کند شدن تیغ عدالت خواهی و ایمنی بخشی به قانون گریزان فساد طلب ‌شود. نگارنده بر این باور است؛ انگاره‌ی دو فرضی عدالت‌خواهی مصداقی و عدالت‌خواهی ساختاری به کل اشتباه است و بیشترین تمرکز باید بر اشتراکات باشد نه افتراقات. بهتر است بنا بر برخی توصیه‌ها، عدالت‌خواهی را در سه بخش لایه کنش‌های اجتماعی، سیاسی، رسانه‌ای، لایه‌ی سیاست‌گذاری و لایه بنیادین در بخش نظریه‌سازی دید؛ هر کدام از این لایه‌ها قدرت و تاثیر خود را خواهند داشت. عدم جامعیت دید، در عدالت همان شده است که ولی جامعه می‌فرماید انقلاب اسلامی در بخش عدالت ضعیف ظاهر شده و امید است با همکاری تمام صاحب نظران در موضوع عدالت با یکدیگر، شاهد سرآمدی ایران در این حوزه باشیم. ✍خلیلی @enqelabi_nevesht