شاهدی قابل تامل از «اصل حمایت» در رویکرد رهبر انقلاب به تصمیمات دولت‌ها سال 1379 دولت آقای خاتمی با توجیهاتی نظیر «اصلاح نظام اداری، کاهش تصدی‌های غیر ضروری، ارتقای بهره‌وری و کارایی نیروی انسانی و مدیریت دستگاه‌های اجرایی، حذف موازی کاری‌ها و تجمع امور کشاورزی، دام، توسعه و عمران روستایی» لایحه ادغام دو وزارتخانه «جهاد سازندگی» و «کشاورزی» را تدوین و تقدیم مجلس ششم کرد که با تصویب مجلس، تبدیل به قانون شد. شعارهای زیبایی است: حذف موازی کاری، ارتقای بهره وری، کاهش تصدی‌های غیرضرور... آن ایام، رهبر حکیم انقلاب اسلامی پیرو اطلاعی که از تصویب این لایحه در دولت یافتند، نامه تلخی به رئیس جمهور وقت نوشتند که بعدها منتشر شد: «شنیدم در دولت با وجود دفاع و رأی موافق جناب‌عالی، نتیجه رأی‌گیری تأمین‌کننده حفظ و بقای ساختار انقلابی و کارآمد جهاد سازندگی نیست. این نگرانی هست که این تشکیلات مبارک، با آن‌همه آثار و تجربه‌های موفق، در وزارت جدید حل و هضم شود، یقیناً این خسارت بزرگی برای کشور و نظام و انقلاب خواهد بود. اگر آنچه پیش آمده تغییرناپذیر و نهایی است، مقتضی است در انتخاب مسئول برای تشکیلات جدید جلو این ضرر متراکم گرفته شود و اگر نهایی نیست در آن تجدید نظر شود». به عبارات دقت کنید: ساختار انقلابی و کارآمد جهاد سازندگی، خسارت بزرگ ادغام، ضرر متراکم ادغام... اما پس از آنکه مجلس شورای اسلامی لایحه دولت را تصویب کرد، رهبر حکیم انقلاب اسلامی به سیاق همیشگی، رویکرد حمایت از این تصمیم دستگاه‌های نظام را اتخاذ کردند: «ادغام این دو وزارتخانه باید این امید را در دلها زیاد کند که جنبه‌های مثبت را تعمیم دهد؛ هم جهاد سازندگی که از اوّل انقلاب میدان‌دار کارهای بسیار باارزش و مهم بود، و هم وزارت کشاورزىِ سابق که مجموعه‌ای از تجربه‌ها و امکانات فراوان در آن متراکم بود». (1380/10/12) حال تصور بفرمائید که آن ایام، کسانی با تکیه بر اندیشه و مبانی فکری رهبر انقلاب، در فضای کارشناسی با ادغام این دو وزارتخانه مخالفت می‌کردند و موافقان ادغام، از موضع حمایتی رهبر انقلاب چماقی بر سر مخالفان می‌ساختند... می‌گفتند با چیزی مخالفت کردید که رهبر انقلاب تعبیر امید را درباره آن به کار بردند! در این ماجرا، درس‌های بسیاری برای جریان انقلابی وجود دارد...