در امتداد دیالمه از اواخر شهریور 1401 که اوضاع سیاسی کشور ملتهب شد، بسیاری از سیاستمداران و کسانی که هر 4 سال یکبار شب انتخابات سر و کله شان پیدا می شود، غیب شان زد. انگار نه انگار که مسئولیتی دارند و اتفاقا حالا که اوضاع کشور کمی بهم ریخته باید بیشتر وسط میدان باشند! اما آنها مرد نشستن پشت میز بودند نه رفتن روی مین. اما این وسط چند استثنا هم وجود داشت که اتفاقا این ایام پرکار ترین روزهایشان بود. یعنی دقیقا در زمانی که هیچ انتخاباتی وجود نداشت و می شد مثل اصولگرایان و اصلاح طلبان قایم شد تا اوضاع عادی شود، آنها از این دانشگاه به آن دانشگاه و از این مسجد به آن مسجد رفتند و با مردم حرف زدند، گلایه های آنها را شنیدند، پاسخ دادند و نشان دادند که مردم را فقط در زمان انتخابات نمی شناسند. یکی از این افراد سعید جلیلی بود. او در چند ماه گذشته به دانشگاه های امیرکبیر، یزد، بیرجند، گیلان، شاهد، صنعتی اصفهان، بقیه الله و شهید چمران اهواز رفت و مفصل با دانشجویان حرف زد. در بعضی از دانشگاه ها مثل دانشگاه یزد جلسه اش تا 5 ساعت طول کشید اما خسته نشد و تا آخرین نفر از دانشجویان هم حرف هایش را به او زد. جدای از این، هر هفته سه شنبه ها جلساتی را با حضور عموم مردم، دانشجویان و طلاب در حوزه هنری برگزار کرد و ضمن بحث درباره اصول و مبانی اندیشه سیاسی در قرآن، حرف حضار را درباره مسایل روز می شنید و پاسخ می داد. همزمان در مساجد مختلف هم حضور داشت و علاوه بر همه اینها، جلسات مختلفی با فعالان دانشجویی، اصناف و... داشت. او در عمل نشان داد ارتباط مستقیم با مردم و اقشار مختلف جامعه اعم از دانشجو و طلبه و... در ایام غیر از انتخابات برایش «موضوعیت» دارد و اتفاقا در سخت ترین شرایط ممکن، این حضورش را پررنگ تر کرد. درست مثل آبان 98 که روحانی یک شبه بنزین را سه برابر کرد و تا مدتها در هیچ جمع عمومی جرات حاضر شدن نداشت اما همین جلیلی بود که به دانشگاه های مختلف می رفت و باز پای حرف دانشجویان می نشست. اما اینها را ننوشتم تا فقط بگویم جلیلی چقدر کار خوبی کرده که این مدت به دانشگاه ها و مساجد مختلف رفته و همیشه در دسترس مردم بوده، او به عنوان یک سیاستمدار مسلمان وظیفه اش را انجام داده است. اصل حرفم «مدل سیاست ورزی» و کنش او در عرصه سیاست است که بدون اغراق باید گفت او شبیه ترین فرد به شهید عبدالحمید دیالمه است. دیالمه نماینده مردم مشهد در اولین دوره مجلس بود که در انفجار هفتم تیر به شهادت رسید و به گفته خود جلیلی، یکی از تاثیرگذارترین افراد بر شخصیت او بوده است. جلیلی در دورانی که در مشهد زندگی می کرده، علیرغم سن و سال کم، یکی از پای منبری های ثابت دیالمه بوده و مواجهه دلیرانه دیالمه با جریان های مختلف التقاطی و مارکسیستی و لیبرال و... را از نزدیک دیده. هنر اصلی دیالمه که پیوند مسایل بنیادین دینی با مسایل روز سیاسی بوده را به خوبی متوجه شده و امروز بعد از چند دهه، دقیقا با همان سبک و سیاق عمل می کند و اگر هم می خواهد درباره مسایل روز حرفی بزند، در قالب جلسات تفسیر آیات سیاسی قرآن این کار را انجام می دهد. این یعنی برای او اصل اسلام و فهم ریشه ای مسایل دینی است و بعد از آن بین مسایل دینی و مسایل سیاسی پیوند برقرار می کند. به همین خاطر "عمق نگاه" و "بنیه فکری" متمایزی نسبت به بسیاری دیگر از مسئولین دارد. البته خیلی ها معتقدند جلیلی به خاطر شکست در انتخابات 92 مقابل روحانی و انصراف در انتخابات 1400 در عرصه سیاست تمام شده اما این یک نگاه سطحی است. جلیلی با صبر و حوصله مشغول تربیت نسلی جدید از نیروهای انقلابی است که در آینده خودش را نشان خواهد داد. او اثرگذاری را فقط در داشتن پست و مقام نمی بیند و به همین خاطر هیچگاه فعالیت هایش کم نشده. همان کاری که در دولت روحانی انجام میداد را به صورت مستمر در دولت رئیسی نیز انجام میدهد و به خاطر داشتن گفتمان و ایده مشخص در عرصه سیاست، اثرگذاری اش را به داشتن یا نداشتن پست و مقام گره نزده. همچنان سفر می رود، سخنرانی می کند، جلسه برگزار می کند و هر آنچه از دستش بر می آید را برای نظام و انقلاب انجام می دهد. برایش عاقبت به خیری و شهادت را آرزو می کنم؛ مثل استادش عبدالحمید دیالمه.