#پرسمان_عاشورایی
پرسش: با توجه به اینكه زمانی كه وارد مراسم حج تمتع می شویم به هیج وجه حق خروج از مناسك حج را نداریم، پس چرا حضرت امام حسین(ع) مراسم حج خود را نیمه كاره رها كرد؟
آنچه معروف است كه امام حج خود را نیمه تمام رها كرده درست نیست.
وقتی در مدینه از امام برای یزید بیعت خواستند، آن حضرت تعلل نمود. مروان بارها اصرار كرد حضرت با یزید بیعت كند و به والی مدینه گفت از حسین علیه السلام بیعت بگیر، اگر از او غفلت كنی دیگر به او دست نخواهی یافت. امام در پاسخ گستاخی مروان به صراحت اظهار كرد من با مردی چون یزید هرگز بیعت نمی كنم.
از جمله افرادی كه تشنه قدرت بود و برای رسیدن به حكومت به انواع حیله ها دست می زد، مروان بود... از این جهت به حاكم مدینه دستوری داد كه حسین علیه السلام را گردن بزن، مروان همین اندیشه را به شام انتقال داد و خطر حسین بن علی علیه السلام را برای حكومت، بزرگ جلوه داد و یزید را به قتل و ترور حسین علیه السلام شدیداً تحریك می نمود تا بدینوسیله هیچ مانعی برای به حكومت رسیدن خودش و فرزندانش در آینده وجود نداشته باشد، چون در هر صورت او می دانست پس از یزید جز او فردی از بنی امیه نمی تواند ادعای خلافت داشته باشد و حمایت بنی امیه را به خود جلب نماید، او برای رسیدن به این آرزوی دور و دراز ـ كه سرانجام به آن نایل شد ـ طرح نقشه ترور امام حسین علیه السلام را در مكه به یزید ارائه نمود لذا به نظر می رسد پشت سناریوی قتل عثمان و دیگر جریانات تا حوادث سال 61 و پس از آن، دست نامرئی مروان دیده می شود تا تمام حوادث را به سود خود هدایت كند.
امام حسین علیه السلام نیز با شناختی كه از بنی امیه داشت، می دانست كه مروان به دنبال توطئه چینی به سود خود می باشد لذا در كاخ والی مدینه جواب دندان شكنی به او داد و او را ساكت نمود و پیش از آن كه نقشه مروان در مدینه عملی شود به سوی مكه مهاجرت نمود و مدتی در مكه اقامت داشت. ماموران یزید در تعقیب امام به مكه رفتند و بهترین فرصت برای از میان برداشتن امام را در اجتماع حجاج می دانستند كه پس از قتل امام آن را به دیگران نسبت دهند و به این جریان خاتمه دهند، فردی كه مامور اجرای این طرح شده بود عمر بن سعید بن العاص بود.
امام علیه السلام از تمامی این نقشه ها آگاهی داشت لذا قبل از این كه این ها به اجرای طرح ترور در كعبه موفق شوند از ابتدا، نیت عمره نموده و طواف و سعی بین صفا و مروه را بجا آورد و روز هشتم ذی الحجه، روز ترویه، پس از ایراد خطبه ای در اجتماع برخی از یاران از مكه خارج شده و راهی كوفه گردید.
شیخ مفید و برخی دیگر از علمای بزرگ به نقشه ترور امام یا دستگیری آن حضرت توسط ماموران یزید تصریح كرده اند:
«و لما اراد الحسین علیه السلام التوجه الی العراق طاف باالبیت و سعی بین الصفا و المروه و احل من احرامه و جعلها عمرهً لانه لم یتمكن من تمام الحج فخافه ان یقبض علیه بمكه فینفذالی یزید بن معاویه فخرج علیه السلام...؛
وقتی امام حسین علیه السلام خواست به سوی عراق روان شود [حركت كند] خانه خدا را طواف كرد و سعی بین صفا و مروه را انجام داد و از احرام خارج شد و حج عمره انجام داد چون آن حضرت نمی توانست حج تمتع انجام دهد و بیم آن داشت كه او را دستگیر نمایند و به پیش یزید ببرند. بنابراین از مكه خارج شد...»
پس نمی شود گفت حج خود را به عمره تبدیل كرده بلكه از اول نیتش همین بوده. و چون روز هشتم از مكه خارج شد و از طرفی اولین حج امام نبود تا نتواند حج را ترك كند از این رو امام قبل از روز نهم از مكه حركت كرد، و هیچ منع شرعی ندارد كه كسی قبل از شروع اعمال حج، حج عمره انجام دهد و از مكه خارج شود، بلكه با توجه به این كه امام از توطئه ی بنی امیه و از مسائل سیاسی روز به خوبی آگاه بود، لذا عمره بجا آورد و به نحوی برنامه ریزی كرد كه حرمت خانه ی خدا شكسته نشود و هیچ تنشی درآن ایجاد نشود. و پایبندی به سیره ی نبوی اقتضا می كرد در آن شرایط از مكه بیرون رفته به سوی كوفه حركت كند.
چنانكه فرزدق نیز كه در مسیر راه با امام دیدار نمود، علت تعجیل امام را پرسید؟ حضرت فرمود: «اگر عجله نمی كردم گرفتار می شدم.»
هنگام خروج، والی مكه و فرستاده یزید خواستند مانع از خروج امام شوند ولی امام اعتنا نكرد و به سرعت از مكه دور شده، شتابان به سوی عراق روانه گردید.
از طرفی امام از تمامی پیشامدها آگاهی داشت و محل شهادت را نیز می دانست، آن حضرت نمی خواست در شهر مكه و حرم امن الهی درگیری ایجاد شود و حرمت كعبه به بهانه درگیری با او شكسته شود. لذا كاملا مراقب بود كوچكترین تنش و درگیری ایجاد نشود. به همین علت وقتی فرزند زبیر - كه در مكه بود و طمع حكومت در سر داشت و از حضور آن حضرت ناخرسند و از خروجش خوشحال شد - به عنوان تعارف به امام حسین علیه السلام عرض كرد: در مكه بمان ما با تو بیعت می كنیم، حضرتش در جواب او فرمود: