🌷امام مهدی شناسی ۸۹۲🌷 ◀️‌گفتار هشتم. معرفت امام، شرط زندگی اسلامی 💠یکی دیگر از دلایلی که ضرورت معرفت امام را اجتناب ناپذیر می‌کند، آن است که بر اساس متون دینی، زندگی مسلمان گونه بدون معرفت امام ممکن نیست چرا که بارها این روایت را شنیده ایم که: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة؛ هر کس که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است» و مرگ جاهلی، چیزی جز مرگ غیرمسلمانی نیست. ❓چگونه چنین چیزی ممکن و قابل توضیح است؟ 💠با توجه به جایگاه علمی امامان معصوم و مرجعیت معارف دینی که پیش از این به آن اشاره شد، روشن است که آگاهی به دستورات واقعی دین اسلام تنها از راه پیشوایان دین و امامان معصوم علیهم السلام و به ویژه امام هر عصر ممکن است؛ 💠به همین دلیل در بخشی از دعای عصر غیبت می‌خوانیم: «... اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی». 💠 این حقیقت در حدیثی نورانی این گونه توضیح داده می‌شود: امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند متعال هرگز پیامبری را مبعوث نفرموده که مردم را به معرفت باری تعالی دعوت کند؛ ولی نسبت به اوامر و نواهی او سفارشی ننماید. خداوند متعال از بندگان عمل به واجباتی را که با شرایط و اجزایی بر آنها واجب کرده، می‌پذیرد اما به شرط این که عامل به کسی که به سویش دعوت شده، معرفت داشته باشد. کسی که اطاعت حقّ تعالی را نماید، حرام را ظاهراً و باطناً حرام می‌داند، نماز خوانده و روزه می گیرد، حجّ رفته و عمره را به جا می‌آورد، تمام محرّمات الهی را بزرگ می‌شمرد، چیزی از آنها را رها نمی کند، به تمام کارهای نیک عمل می‌کند و آنچه مکارم اخلاق است را اتیان نموده و از آنچه زشت و منکر است، پرهیز می‌نماید و کسی که می‌پندارد بدون معرفت نبیّ صلی الله علیه و آله و سلم حلال را حلال و حرام را حرام می‌داند، قطعاً برای خدا حلالی را حلال و حرامی را حرام قرار نداده است و نیز کسی که بدون معرفت نسبت به آن کس که حقّ تعالی طاعتش را واجب نموده، نماز خوانده و زکات داده و حج و عمره برود هیچ عملی را به جا نیاورده، نه نماز خوانده، نه روزه گرفته و نه زکات داده و نه به حج و عمره رفته و نه از جنابت غسل کرده و نه تطهیر نموده، برای خدا حرامی را ترک نکرده و برای او حلالی را اتیان ننموده. نمازی برایش نیست اگرچه رکوع و سجود کرده، زکات و حجّی برایش منظور نکرده اند. 💠تنها زمانی این افعال انجام شده، محسوب می‌گردند که فاعل آنها را با معرفت داشتن به کسی که حقّ تعالی بر خلائق منّت گذارده و طاعتش را بر آنها واجب قرار داده، اتیان کرده باشد بنابراین کسی که به او معرفت داشت و معالم دین و احکام را از وی گرفت البته اطاعت خدا را نموده است در نتیجه باید گفت: کسی که واجب الاطاعت را شناخت و شرایع را از او گرفت البته اطاعت خدا را نموده است و کسی که می‌پندارد نفس اخذ شرایع از واجب الاطاعت معرفت به او است چنانچه اگر او را شناخت می‌تواند به همان معرفت اکتفاء کند بدون اطاعت، محقّقاً در این پندارش کاذب بوده و مرتکب شرک شده است و به چنین شخصی گفته می‌شود: بشناس و هر عمل خیری که خواستی انجام بده زیرا از تو بدون معرفت مقبول نیست پس هرگاه تحصیل معرفت کردی، آنچه از طاعت را که خواستی عمل کن چه کم و چه زیاد، چنین طاعتی البته از تو مقبول خواهد بود». 📚حس حضور @entezar_ma313