‌‌⬅️‌شناخت امام بر دو نوع است:شناخت و شناخت ⬅️فرض کنید فرد صالحی را در حدّ بالایی از ایمان و کرامت می دانیم و در می یابیم که او وصل به خداست. از این رو برایمان عظمت و عزت پیدا می کند؛طوری که محبتش در دلمان می افتد و دوست داریم با او ارتباط برقرار کنیم. چون فکر می کنیم با دعایش حاجتمان برآورده می شود،شفای مریضمان را می گیریم و در اثر ارتباطی که با خدا و ائمه دارد،به آرامش می رسیم. ⬅️حال اگر شرایط به گونه ای تغییر کند که وجود این شخص باعث شود زندگی ما به هم بخورد؛به اقتصادمان لطمه ای وارد شود و به خود یا فرزندانمان ضرری برسد آیا باز هم سر عشق خود هستیم؟یا آرام آرام از او کنار می کشیم و حتی اگر مجبور شویم او را معرفی می کنیم تا خطر سیاسی ،اقتصادی،جانی و... را از خود و خانواده مان دور کنیم. ⬅️با این که از سفره اش خورده ایم؛یعنی نمک استجابت دعا،شفای بیمار و هدایتش را چشیده ایم و آثارش را در امور مادی و معنوی خود دیده ایم و خوب می دانیم انسان خیرخواهی است. ⏪⏪این یک معرفت است. ⬅️اما در حالت دیگر چنان وجود این شخص را مرتبط به خدا می دانیم و نورانیت وجودش را در ربط کامل به ذات اقدس اله می یابیم که گویی نماینده ی خدا برای ماست. ⬅️به همین دلیل در مقابل او تسلیم و مطیع می شویمحتی اگر بخواهد جانمان را بگیرد! درست مانند شهدای کربلا که هر ضرر و آسیبی را به عشق امام حسین علیه السلام پذیرفتند. ⬅️در مقابل اهل کوفه هم امام را می شناختند و از سفره ی امامت او بسیار برخوردار شده بودند؛تا جایی که در هجده هزار نامه امضاء شده ،با اظهار محبت و معرفت نسبت به امام و نیز حمایت و پشتیبانی از ایشان دعوت کردند به کوفه بیایند؛ولی به محض این که جان و مالشان در خطر افتاد،از او برگشتند! 📚امامِ دل @entezar_ma313