☺️☺️😁😜😁
#طنزجبهه
داشتم تو جبهه مصاحبه می گرفتم
کنارم ایستاده بود که یهو یه خمــــ🚀ـــپاره اومد و بوممم...
نگاه کردم دیدم یه ترکش بهش خورده و افتاده روی زمین
دوربیــــ📷ـن رو برداشتم و رفتم سراغش🚶🏻♂
بهش گفتم توی این لحظات آخر اگه حرف و صحبتی داری بگو🗣
در حالی که داشت شــــ🕊ـهادتین رو زیر لب زمزمه می کرد ، گفت:
من از امت شهیـ🕊ـــد پرور ایـــ🇮🇷ـــران یه خواهش دارم:
اونم اینکه وقتی کمپـــ🥫ــوت می فرستید جبهه
خواهشاً اون کاغذ روی کمپـ🥫ـــوت رو جدا نکنید
بهش گفتم: بابا این چه جمله ایه؟😂😂😑😑
قراره از تـــــــلویزیون پخش بشه ها!
یه جمله بهتر بگو بــــ🧔🏻ـــرادر...
با همون لهجه ی اصفهانیش گفت:
اخــــ❤وی! آخه نمی دونی ، تا حالا سه بار به من رب گوجه افتاده🍅🍅🥫..😂😂
@entezaro