🔻
آنجا از آنِ ما نیست:
دعوت به «مهاجرتِ معکوس» در حجمِ میلیونی
_________________
🖋مهدی جمشیدی
[1]. متناقضیم؛ اهلِ "تشییع میلیونیِ" شهید سلیمانی در خیابانهای ایران هستیم، امّا حاضر به "هجرت میلیونی" از خیابانهای اینستاگرام که کدخدایش، سلیمانی را ترور شخصیّت میکند، نیستیم! چرا؟! در جنگ شناختی و نبرد روایتها، "ترور شخصیّت" به اندازه "ترور شخص"، تعیینکننده است، امّا گویا ما رزمندۀ عرصۀ تضادهای روایتی نیستیم. زیر سایۀ دشمن نشستن و نفسکشیدن، ننگ نیست؟! همین که صاحب این خانه، قاتل عزیزِ ماست، کافی نیست؟! همین که بر سر این سفره، جام شراب نهاده شده، کافی نیست؟!
[2]. هجرتِ ایمانی... کوچ برای نمایاندن تعهّد به اسطورۀ ملّی ... درهمشکستن استیلای اعتبارات رقیبِ تمدّنی .... کنشگری در زمین خویش و با قواعد خویش. چه مسلمان باشیم و چه فقط ایرانی، آن قدر دلیل و حجّت در میان است که کسی، توجیهی در دست نداشته باشد.
[3]. اگر چنین شود، دیگر در اینستاگرام، "مخاطب" و "کاربر" و "خریدارِ" چندانی باقی نخواهد ماند که کسبۀ مجازی به آنها مشروط شوند. "اعتبار شبکهها"، هم اینگونه کسب میشود و هم اینطور زایل. دنیای جدید، بهشدّت "اعتباری" شده است. چون در "اعتباریّات" غرقهایم، این تحلیل، شعار نیست: همهچیز به "انتخابهای خودِ ما" وابسته است، امّا "انتخابهای جمعی"، نه "انتخابهای فردی".
[4]. و به نظرم پای "غیرت انقلابیمان" نیز میلنگد. گویا به "ارادتورزی بیهزینه" عادت کردهایم! دینداری عافیّتاندیش.... انقلابیگری نمادین... فقر واکنشهای سلبی... . و مگر حسین نگفت که چه اندک هستند دینداران در زمانۀ تنگی و سختی. نشانۀ صدق ما، از خویش و خواستههای خویش گذشتن است، وگرنه دیانتِ زبانی، کاری است که از همه ساخته هست.
[5]. حضور ما در فضای مجازیِ بیگانه، کارکردهایی دارد، ولی یک اشکال بزرگ هم دارد، و آن، این است که دیگران از ما "الگو" خواهند گرفت و به ما "استناد"، و حضورشان را در آنجا "توجیه" خواهند کرد. این ضرر، "بیشتر از همۀ فایدهها" است. ما در حال ایجاد "زنجیرۀ وابستگی" هستیم؛ "بیماریِ بیگانهگُزینی"، همۀ ما را به خود مشروط کرده و هیچکس حاضر نیست این "چرخه" را در نقطهای قطع کند. هر یک از ما میتوانیم "یک نقطۀ آغاز تاریخی" باشیم. در این حال، "زنجیرۀ استقلال" شکل خواهد گرفت و "دومینوی مهاجرتِ معکوس"، شبکههای اجتماعیِ غربی به "عزاخانه" و "ماتمکده" تبدیل خواهد نمود.
[6]. و البتّه دیگران در "عرض رهبری"، قرار ندارند؛ چون همه، "تکلیف مشابه" ندارند و بنا به تفاوت در "موقعیّت اجتماعی"، تکالیف نیز تا حدّی تغییر خواهند کرد. بهراستی، چند درصد از ما که در شبکههای اجتماعیِ غربی به سر میبریم، مشغولِ "جهاد تبیین" هستیم؟! تنها در حال دیدن و مصرف و پرسهزنی هستیم و بس، و این یعنی حضورمان توجیه ندارد.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi