22M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
همچو آن پروانه شمع افروختن هر دمی خود را بنوعی سوختن بنگرید ای دوستان پروانه را دادن جان در ره جانانه را چونکه بیند شمع را اندر وثاق گردد اول دور آن از اشتیاق سر نهد آنگه به پایش از نیاز هین بزن پا بر سرم ای دلنواز پس گشاید بال و پر از انبساط رقص آرد دور آن با صد نشاط وانگهی خود را زند بر نار آن جان دهد در آتش رخسار آن سوزد و افتد به پایش سوخته هم پر و هم بال آن افروخته نیم جان خیزد ز جا با صد شعف خود بر آتش افکند از هر طرف سوزد و گوید میان انجمن هین بسوزانم خوشا این سوختن این نه آتش آب حیوان است این سوختن نی زاتش جان است این سوزد و گوید به صد وجد و طرب شد به کام من جهان ای صد عجب آتش اندر وی گرفت و نار شد نار رفت و لجه ی انوار شد سوخت پا تا سر خنک این سوختن عاشقی باید از آن آموختن عاشقی کو ترسد از شمشیر و تیغ عشق نبود ای دریغا ای دریغ عشق از پروانه باید یاد داشت ورنه خود از عاشقی آزاد داشت عاشقان را جسم و جان در کار نیست جسم و جانشان جز برای یار نیست در ره او جسم و جان را خار کن خویش را از جسم و جان بیزار کن جان فروشانند در بازار عشق از ورای عقل باشد کار عشق هان و هان ای دوستان باوفا پا نهید اندر بیابان وفا خویش را در راه او فانی کنید عید قربان است قربانی کنید https://ganjoor.net/naraghi/taghdis/sh158 ✔️ سوخت تمام وجودش و پیکرش{در راه ولایت و خدمت به خلق خدا}😭