پرسش از خدا، ادیان و مذاهب
‌ 🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. راه حل خروج از شک به خدا در کمترین زمان ممکن. قسمت هشتم جهت رسیدن بهتر به نتیجه‌ی فوق، این نوشتار را به ترتیب از مقدمه مطالعه نمایید. با توجه به موضوع مطرح شده در قسمت قبل، به پرسش و پاسخ مرتبط زیر توجه کنید: 🗣 بنده با آتئیست ها مناظره می کنم منظورتان از کافی بودن اطلاعات در مناظره چه مقدار است؟ اینطور بگم، بنده چطور بفهمم که اطلاعاتم در مناظره با آتئیست ها کافی است؟ منظورتان از شرایط دیگر مناظره چیست؟ اینکه می گویید باید یقین مستدل داشته باشیم دقیقا یعنی چه؟ الف- وقتی یقین به وجود خدا، به همراه دلیل باشد، این یقین مستدل است و فرد می‌تواند دلایل خود را توضیح دهد. ب- منظور از اطلاعات کافی در مناظره و گفتگو با ناباوران این است که شما علاوه بر داشتن یقین مستدل، با نوع جهان‌بینی، شبهات و مغالطاتی که ناباوران به آن مبتلا شده‌اند به‌اندازه‌ی کافی آشنا شده باشید و سپس با تکیه بر اطلاعات کافی خود، بتوانید گره‌ شبهات در هم تنیده‌ی ایشان را یکی یکی باز کنید و در عین حال حتی یک لحظه نیز در خود احساس تزلزل و تردید ننمایید، در غیر این صورت، شما هنوز به‌یقین -چه مستدل و چه غیر مستدل- دست پیدا نکرده‌اید. توضیح بیشتر اینکه اگر شما در وجود خدا به یقین -ولو غیرمستدل- رسیده باشید، هرگز هنگام مواجهه با شبهات قدیم و جدید، دچار انفعال -چه رسد به شک- نخواهید شد. البته اگر شما دارای یقین مستدل باشید، به‌راحتی می‌توانید به تمامی شبهات قدیم و جدید ناباوران پاسخ دهید و حقیقتی که ایشان درصدد مخفی کردن آن هستند را خصوصاً در مناظرات برای همگان آشکار کنید. بعدازاینکه شما توانستید با تکیه بر یقین مستدل خویش، گره‌های درهم‌تنیده‌ی شبهات ناباوران را باز و واقعیت را برایشان آشکار کنید، باید شرایط دیگری نیز داشته باشید. چون ممکن است طرف مقابل، حقیقتی که به‌روشنی آن را آشکار نموده‌اید را نپذیرد و به تکرار و جدل و شبهه پراکنی های جدید و حتی به توهین روی آورد، (چه توهین به شما، چه دانشمندانی که به سخنان ایشان استناد کردید و چه خصوصاً به خداوند عزیز) و نشان دهد علاوه بر دوری از آفریندگار خویش، از انسانیت و آزادگی نیز فاصله گرفته است. در این صورت شما باید به شرح صدری رسیده باشید که بتوانید برای اتمام حجت و بهانه ندادن به دست وی، بر خود مسلط شوید و گفتگو را در جایی که تجربه، عقل و نقل حکم می‌کند با رعایت ادب و خونسردی به پایان برسانید تا تلاش طرف مقابل را برای گل‌آلود کردن حقیقتی که آن را آشکار نموده‌اید، کاملاً ناکام بگذارید، در این صورت بی‌تردید شما باعث شده‌اید بعد از اتمام گفتگو، وی با ندای وجدان خویش تنها شود چه بسا او نیز به جای تکیه بر وسوسه‌های ذهنی، به مسیر خردمندانه که آرامش وی و اطرافیانش را در پی دارد باز گردد. اما از همه مهم‌تر اینکه باید ارتباط شما با خداوند، ارتباطی زنده، پیوسته و مجرب باشد نه ارتباطی که در حد چند استدلال خشک و تل انبار اطلاعات ذهنی، متوقف شده است. ارتباط زنده و پیوسته با خداوند زمانی حاصل می‌شود که سعی کنید در مشکلات ریزودرشت زندگی، به صورت مداوم سفره‌ی دلتان را نزد آفریدگار خویش باز کنید و از او بخواهید اسبابی فراهم کند تا به خوبی بر موانع زندگی غلبه کنید و به قدری به این تمرین ادامه دهید که قدرت خداوند فرزانه را در همه‌ی کارها مشاهده نمایید، اینجاست که به تدریج علاوه بر استدلال، در عمل و تجربه نیز به خداوند و قدرت و هوشمندی فوق العاده او یقین پیدا خواهید کرد و با همه وجود احساس می‌کنید، أنس شما با او، بیش از أنس شما با صمیمی‌ترین دوستانتان شده است. زمانی که به چنین ارتباطی رسیدید، روشن است بلافاصله بعد از هر مناظره و گفتگو، از خداوند خواهید خواست تا حال بد ناباوران (که از بحران اعتقادی رنج می‌برند و به افسردگی‌های شدید ناشی از شک و انکار مبتلا شده‌اند)، کوچک‌ترین اثر منفی، بر حال خوب شما نگذارد، خصوصاً که شما شاهد توهین‌های جاهلانه و غیرانسانی ایشان، نسبت به وجود خداوند عزیز و دیگر باورهای سرنوشت‌سازتان بوده‌اید. توضیح بیشتر اینکه فرض کنید فردی به کسی که شما دوستش دارید، توهین کند یا بعد از روشن شدن حقیقت، به‌جای پذیرش آن لج بازی نماید و با فرار به جلو از پذیرش حقیقت طفره رود، معلوم است که شما به‌عنوان یک انسان از این رفتار غیرانسانی ناراحت خواهید شد. اما اگر شما اهل دعا و ارتباط دوستانه با آفریدگار خویش باشید و ناراحتی خود را فوراً با او در میان بگذارید, این درد دل، باعث می‌شود در کمترین زمان ممکن، آن ناراحتی از ذهنتان خارج شود و فرصت پیدا نکند تا بر دل شما بنشیند و بر حال خوب شما تأثیر منفی بگذارد. حال پیوسته‌ی دعا، راز شادی دائم است که هر انسانی را فرسنگ‌ها از افسردگی و غم‌های کوچک یا بزرگ دور می‌سازد. ادامه 👇🏻