شام فردا که رسد، زینبِ گریان و دوان در هیاهوی رذیلانه ی آن اهرمنان پرسد از پیکر صدچاکِ شهِ تشنه زبان «که شهیدانِ که اند این همه خونین کفنان؟» جگر رود فرات از تف او سوزان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ساربان است و بیابان و زنان بر شتران خونِ خورشیدِ روانی به سر نیزه روان اختران نیزه سوارانِ شبِ راهروان ماه و خورشید به هم ساخته، در هم نگران پای در سلسله، سر سلسله ی مردان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است .... شاعر: محمود بهجت فومنی پدر مرحوم آیت الله محمدتقی بهجت 🔰@esalat14🏴