یکی از اشتباهات اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در افغانستان، رها کردن پایگاه اجتماعی خود(شیعیان هزاره و ازبک ها و تاجیک ها) است،مساله ای که به کاهش نفوذ ایران در این کشور منجر خواهد شد.
طراحان این سیاست ها برای مصرف داخلی ایران یه سری چالش هایی را ایجاد می کنند و به آن پاسخ می دهند
و ذهن ها را نسبت به سایر خطرات عمیقی که هست منحرف می کنند
مثلا یکی از این افراد که از قرار معلوم مسئولیت دارند در این مساله، اخیرا گفته است که طالبان بدنبال خراسان بزرگ نیست بلکه درصدد تشکیل پشتونستان بزرگ در افغانستان و پاکستان است
در این اظهار نظر ها مساله ای که اساساً برای ما تهدید نیست را ضریب می دهند و نسبت به چالش واقعی سکوت می کنند.
تهدید اساسی برای منافع ملی و امنیت عمومی ایران تشکیل پشتونستان با گرایش نظام خلافتی تندرو در بغل گوش ما است. و خراسان بزرگ در حد و اندازه طالبان نیست
تهدید اساسی تغییر بافت جمعیتی افغانستان و کوچ اجباری جریان همسوی ایران یعنی شیعیان است
شیعیان یکی از پارامتر های اساسی برای تعریف منافع ملی ایران در افغانستان است.
طالبان با احیای فلات مرکزی افغانستان که با راه اندازی کانال قوش تپه بدنبال آن است در صدد گسیل پشتون های پاکستان به ولایت هایی مثل بغلان و سمنگان و فاریاب و... است تا با جمعیت سازی ،دست ایران از افغانستان را کوتاه کند.
ایران نسبت به این تهدید واقعی استراتژی خاصی نداشته است و صرفا با برخی نگاه های آبکی به منافع اقتصادی بلند مدت می اندیشد ،بدون اینکه الزامات پیش روی خود را مورد توجه قرار بدهد
فرصت های اقتصادی بلندمدت در افغانستان با بی توجهی به تهدیدهای واقعی کوتاه مدتی که جلوی پای ما است و آثار آن را نیز در شاخص های مختلف و اساسی دیده ایم بدست نمی آید
ابوقاسم