من را به گناهی که
" نگاهِ تو " درآن بود،
بردند سر دار و
تو انگار نه انگار.....
اوجِ غمِ اين قصه در اين شعر
همين جاست: من بی تو پریشان و
تو انگار نه انگار .....
دلتنگی و بی همنفسی،
حال خرابی ست، روی دلـم آوار و
تو انگار نه انگار.....
꧁ℒℴνℯ🍃🌸. . .