همسر ایشون دست به زن داشت ویادمه تو اون سمینار گوشه سالن ایستاده بود ومن آخر سمینار منتظر اسنپ بود اومد جلو باهام حرف زد🙂 با تمام نا امیدی میگفت نمیشه من گفتم یه فرصت کوچیک بهش بده🥺 ♡