عباس را خواند...
کوفه و کوفی را میشناسد..
حَرَم حُرمت دارد.. نخواست که حُرمت حرم بشکند.
عِلم دارد بر آن سی حرامزاده که آمدهاند ترورش کنند. خواست ِ خدا نیست که در مکه شهید شود.
- عباس، کاروان را جمع کنید، به کوفه میرویم
عباس، ادبش این است، چرا نمیآورد. سمعاً و طاعة به مولایش میگوید و میرود. پر هیبت قدم میزند..
بالای پشت بام کعبه میایستد. آمده حجت تمام کند، غیرت الله تجلی میکند. آرام است و پر ابهت، طنین صدایش حرم الله را پر میکند.
- ... اگر حکمت خداوند حکیم نبود، کعبه به سوی مولایم پرواز میکرد، میآمد به دست بوسی حسین..
اگر امر مولای من، امر خدای رحمان نبود، بر سر شما چون باز شکاری بر سر گنجشکان نازل میشدم..
بنی هاشم را میترسانید؟! قوم ما قومی است که بازیچهشان در کودکی مرگ است..
قصد کشتن مولای مرا دارید تا من زندهام؟!
بیایید مرا بکشید و گردنم را بزنید تا به مقصودتان برسید.
عباس حامی الظُّعَینة است. قوّت قلب است برای بنی هاشم..دلگرمی اهل خیام است.. خطبه را شیوا خوانده..
ماهِ بنی هاشم، بنی هاشم را رو سفید کرده. روی هرچه نامرد را سیاه..
عباس کنار ِ مولا میایستد.
اذن میگیرد و زانویش رکاب میشود برای مخدرات حرم.. کاروان راه میافتد به سمت کربلا...
یوم الترویه است.. حاجیها بارهای آب را میبندند برای منا و عرفات.. حسین آماده میشود برای عید قربان..
علی اصغر را، قاسم را، عباس را، اکبر را، بنی هاشم را همراه میکند برای کربلا.
حرم از حرم میرود...
#هشت_ذی_الحجه#امام_حسین#کربلا💔
•┈—┈—┈✿┈—┈—┈•
ڪپیباذڪرصلواتبراےظهورقائم
╔═•══❖•ೋ°
@eshgham_hosein
╚═•═◇🕌⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°