هدایت شده از داستان های واقعی
🔞نقشه شوم زن زیبارو برای بَزاز جوان در بلخ زنی جوان و خوش چهره اے وجود داشت ڪه هر مردی را به گناه آلوده میڪرد. روزی زن زیبا برای خرید پارچه به مغازه پارچه فروش رفت، چشمش به پسرڪی ڪه در مغازه بود افتاد و از او خوشش آمد. از پسر خواست پارچه ها را تا خانه حمل ڪند. هنگامی ڪه به خانه رسیدند درب خانه را قفل ڪرد و به پسر جوان گفت: میخواهم امشب را ... 🔞برای دیدن ادامه داستان ڪلیڪ ڪنید👇 https://eitaa.com/joinchat/3351707693C46ad84756f ادامه سنجاق شد...👆❤️